نگاهی به مسعود پزشکیان از زاویه‌ای دیگر

در مورد مسعود پزشکیان در ایونا بیشتر بخوانید

خودرو | رئیس جمهور

خودرو | رئیس جمهور

زندگینامه

مسعود پزشکیان متولد ۷ مهر ۱۳۳۳ در مهاباد (استان آذربایجان غربی)، است. پزشکیان برای پنجمین دوره است که نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی است؛ او در دوره‌های هشتم، نهم، دهم و یازدهم نیز نماینده مردم این حوزه انتخابیه در مجلس بوده و در مجلس دهم، نایب رییس قوه مقننه شده است. وی در دولت هشتم، دولت دوم اصلاحات، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بوده و معاونت «سلامت» وزارت بهداشت در دولت هفتم و همچنین ریاست دانشگاه علوم پزشکی تبریز هم در کارنامه کاری وی به چشم می‌خورد.

او در دوران دفاع مقدس، جنگ ایران و عراق، مسئول اعزام اکیپ‌های پزشکی به جبهه‌ها بود و همزمان به عنوان رزمنده و پزشک خدمت می‌کرد.

زندگی شخصی

پدر وی کرد و مادر وی ترک بوده و در نتیجه، مسعود به دو زبان ترکی و کردی مسلط شده است. پزشکیان در دوران دانشجویی عضو انجمن اسلامی دانشجویان بود و با همسرش، فاطمه مجیدی که پزشک متخصص زنان بود آشنا شد. او همسر و یکی از فرزندانش را در سال ۱۳۷۳ بر اثر سانحه رانندگی از دست داد، دیگر ازدواج نکرد و به تنهایی عهده‌دار بزرگ کردن فرزندانش (یک دختر و دو پسر) شد.

تحصیلات و تدریس

پزشکیان تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش مهاباد طی کرد و سپس به مرکز استان، ارومیه رفته و در هنرستان کشاورزی دیپلم صنایع غذایی گرفت. پس از اخذ دیپلم، در سال ۱۳۵۲ جهت انجام خدمت سربازی به شهر زابل (استان سیستان و بلوچستان) رفت و سال ۱۳۵۴ و پس از اتمام خدمت سربازی، دومین مدرک تحصیلی یعنی دیپلم دوم خود را در رشته طبیعی (علوم تجربی) اخذ کرد و در سال ۱۳۵۵ در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز پذیرفته شد.

او دوره پزشکی عمومی خود را در سال ۱۳۶۴ به پایان رساند و در سمت مربی فیزیولوژی شروع به تدریس در دانشکده پزشکی نمود، در سال ۱۳۶۹ تخصص خود در رشته جراحی عمومی را از دانشگاه علوم پزشکی تبریز اخذ کرد و سپس در سال ۱۳۷۲ فوق تخصص جراحی قلب را از دانشگاه علوم پزشکی ایران دریافت نمود.

کاندیداتوری در انتخابات

پزشکیان در سال ۱۳۸۶، در دوره هشتم مجلس شورای اسلامی و از حوزه انتخابیه «تبریز، آذرشهر و اسکو» با کسب ۱۰۵۶۳۹ رای برای اولین بار راهی مجلس شد و بعد در دوره نهم مجلس شورای اسلامی با کسب ۱۵۹۵۰۱ رای و در دوره دهم با کسب ۲۶۱۶۰۵ رای (شکستن رکورد رای در این حوزه انتخابیه)، برای نوبت دوم و سوم موفق به حضور در خانه ملت از این حوزه انتخابیه گردید و در هر دو دوره عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس بود. در دوره دهم اصلاح‌طلبان پذیرفتند به شرط نایب‌رئیسی پزشکیان و علی مطهری، از علی لاریجانی برای ریاست مجلس حمایت کنند و در نتیجه پزشکیان در انتخابات هیات رئیسه مجلس به عنوان نامزد فراکسیون امید شرکت کرد و با کسب ۱۵۸ رأی نایب‌رئیس اول مجلس شد که این سمت را تا سال ۱۳۹۹ عهده‌دار بود.

او در دوره یازدهم مجلس هم بار دیگر در زمره کاندیداهای پیروز در حوزه انتخابیه یاد شده قرار گرفت و در ادامه راه در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز اعلام کاندیداتوری نمود که در ابتدا توسط هیات اجرایی انتخابات رد صلاحیت شد که بعداً توسط شورای نگهبان صلاحیتش تأیید گردید تا بار دیگر (در این دوره با کسب ۹۵٬۹۹۳ رای) به مجلس راه بیابد.

پزشکیان در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ و در آخرین روز ثبت نام انتخابات ریاست‌جمهوری ایران با حضور در وزارت کشور در این انتخابات نام‌نویسی کرد و بعد انصراف داد. او در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بار دیگر در آخرین روز ثبت‌نام نامزد‌های انتخاباتی، ثبت‌نام کرد که این بار صلاحیت وی توسط شورای نگهبان رد شد و نطق وی و برخی حواشی به دنبال داشت. انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ سومین ثبت نام وی در این عرصه بود که این بار به تایید صلاحیت وی منجر شد.

«برای ایران»، شعار انتخاباتی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم است؛ حضوری که با کسب حدود ۱۰.۵ میلیون رأی برای وی در دور اول انتخابات (بالاترین رای) همراه شد و راه یافتن پزشکیان به دور دوم انتخابات و رقابت با سعید جلیلی برای تعیین چهاردهمین رئیس جمهور ایران را به دنبال داشت که در پایان این رقابت پزشکیان با کسب ۱۶ میلیون و ۳۸۴ هزار و ۴۰۳ رای پیروز شد و نهمین رئیس جمهور ایران لقب گرفت.

نگاهی به مسعود پزشکیان و سوابق او از زاویه‌ای دیگر

اگر ترامپ به کاخ سفید بازگردد، همه چیز تحت لایه دیگری از عدم اطمینان قرار خواهد گرفت. اما می‌دانیم که پزشکیان یک جراح قلب ماهر است و این صبر، دقت و احساس مسئولیت را به دفتر رئیس جمهور ایران می‌آورد. توصیف یک فرد چند بعدی پر از اراده و خوش بینی در چند کلمه آسان نیست. مسعود پزشکیان، رئیس جمهور منتخب ایران از هر نظر بزرگتر از زندگی است.

به گزارش ایونا، طارق سعیدی در وبسایت «News Central Asia» نوشت: طی چند روز گذشته ده‌ها داستان از رسانه‌های بزرگ و نظرات و تحلیل‌های روزنامه‌نگاران و نویسندگان مشهور و معتبر را مرور کرده‌ام. متأسفانه، همه آن‌ها به محض اینکه پزشکیان را اصلاح طلب توصیف می‌کنند، از مسیر اصلی منحرف می‌شوند.

برخی نظرات پیش پا افتاده و سفارشی نیز تصویری نسبتاً ساده ارائه می‌دهند که کل چشم‌انداز ایران را به دو دسته مناسب تقسیم می‌کنند: تندرو‌ها و اصلاح‌طلبان.

برای این که تصور کنیم مسعود پزشکیان چه نوع رئیس‌جمهوری خواهد بود، احتمالاً سیاست‌های داخلی و خارجی او چگونه خواهد بود و شانس موفقیت او چقدر است، اجازه دهید این‌گونه شروع کنیم که مسعود پزشکیان در دسته‌بندی خودش قرار دارد.

زمانی می‌توانیم به درک دکتر مسعود پزشکیان نزدیک شویم که در لحظات تعیین کننده‌ای از زندگی دکتر مسعود پزشکیان خود را به جای او تصور کنیم. می‌توانیم از خود بپرسیم که آیا تصمیمات مشابهی می‌گیریم و شجاعت و استقامت برای پایبندی به انتخاب‌هایمان را داریم؟

مسعود پزشکیان در سال ۱۹۹۳ همسرش دکتر فاطمه مجیدی متخصص زنان و پسر کوچکشان را در تصادف جاده‌ای بر اثر برخورد خودرویشان به صخره در استان تبریز از دست داد. ضربه‌ای ناگهانی و سنگین برای پزشکیان بود. تصمیم گرفت دوباره ازدواج نکند. در عوض، او یاد گرفت که چگونه برای سه فرزند باقیمانده خود، یک دختر و دو پسر، آشپزی کند و همه کار‌ها را انجام دهد.

او علاوه بر زندگی بسیار پرمشغله خود به عنوان جراح قلب و مسئولیت‌های اداری خود در دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال ۱۹۹۴، همه ساله کتاب‌های درسی فرزندان خود را مرور می‌کرد تا بتواند به آن‌ها در انجام دروس کمک کند و به آن‌ها به عنوان معلم خصوصی خدمت کند.

وی در سال ۱۹۹۳، سالی که همسر و پسرش از دنیا رفتند، فوق تخصص جراحی قلب را از دانشگاه علوم پزشکی ایران دریافت کرد. او بعداً متخصص جراحی قلب شد و در سال ۱۹۹۴ به ریاست دانشگاه علوم پزشکی تبریز رسید و به مدت پنج سال در این سمت بود.

ما فقط می‌توانیم شب‌های آن دوره از زندگی مسعود پزشکیان را به‌طور مبهم تصور کنیم: برنامه‌ریزی وعده‌های غذایی روز بعد برای فرزندانش، نظارت بر تکالیف آنها، دوست داشتن آن‌ها به روش‌های مختلف برای کمک به آن‌ها برای تحمل از دست دادن ناگهانی مادر و برادرشان. او همه این کار‌ها را هر روز بدون هیچ وقفه‌ای انجام می‌داد، در حالی که به اورژانس‌های بیمارستان رسیدگی می‌کرد و ذهن را برای مقابله با یک روز پر هیجان دیگر در بیمارستان آماده می‌کرد.

دکمه بازگشت به بالا