مجله لوکس اصفهان – فاطمه کازرونی: تعزیه هنری است که در طول تاریخ، همواره جلوهگاه حق و حقیقت بوده است به نوعی که در تاریکترین لحظات زندگی بشر، با پراکنش نور حقیقت بر دلها، خفاشهای تیره «جهل» را از پلکهای دنیا زوده است تا چشمان بشریت به جای تاریکی «گمراهی و بیفکری» به نور «هدایت و اندیشه» روشن شود.
اما تعزیه همه آن چیزی نیست که ما در ایام سوگواری اهل بیت (ع) می بینیم، تاریخچه این هنر نمایشی بسیار گستردهتر از آن چیزی است که شنیده یم یا در تصورات ما جای دارد.
این هنر نمایشی که در ایام سوگواری سیدالشهدا از آیینهای اصلی عزاداری است به ویژه در اواخر ماه صفر در نقاط مختلف کشور و اصفهان برپا می شود و در این میان تعزیه شهرهایی مانند قودجان، افوشه نطنز و دیگر روستاها و شهرهای استان اصفهان سالهاست که از شهرت خاصی در سطح ملی نیز برخوردار است، هنری که لحظههایی از تاریخ که گلوی نازکِ حقیقت در زیر چکمههای خفقان نفسهای آخر را میکشید تیغ تیز از دستار هنرآفرین خود برکشیده و در دفاع از حقیقت قیام «ثارالله» قد علم کرده است.
اما جالب است بدانیم که هنر تعزیه مختص به ایام سوگواری سیدالشهدا (ع)، پیامبر اکرم (ص) و امام حسین (ع) نیست، تعزیه هنری است که برای پیامبران مختلف، افراد حماسی و مظلوم تاریخی و باستانی مانند «سیاوش شاهنامه» نیز در ایران اجرا می شده و محدود به ایام عزداری نبوده است؛ اما جالبترین نکته در این میان آن است که تعزیه در ارتباط با هر شخص تاریخی، باستانی، حماسی، پیامبران الهی یا هر یک از امامان معصوم که باشد در نهایت به نوعی به شهادت امام حسین (ع) یعنی به قصه قیام برای حقیقت و پیام آزادگی سیدالشهدا (ع) برای آزادگان دنیا ختم می شود چرا که مطابق آموزههای اهلبیت (ع) هیچ حماسه تراژدی در جهان به جاودانگی و عظمت حادثه کربلا نمیرسد.
بان گویای حق جویان و آزادگان برای انتقال پیام نهضت عاشورا
در این ارتباط رسول محقق تعزیهگردان و کارشناس تعزیه و شبیهخوانی در گفت و گو با مجله لوکس می گوید: تعزیه در طول تاریخ زبان گویای حق جویان و آزادگان برای انتقال پیام نهضت عاشورا در طول سال بوده است تا با زبان نمادین راه درست را برای مردم آشکار کند و زبانی برای رساندن پیام رسولان دین بوده است در دوران هایی که حاکمان اجازه سوگواری یا برپایی مجالس اندیشه ورزی در حقیقت قیام سیدالشهدا را ممنوع کرده بودند.
وی در ادامه از اصالت تعزیه به عنوان قدیمی ترین هنر نمایشی ایرانی سخن به میان می آورد: این حقیقتی تاب است که پیوند شبیه خوانی یا تعزیه با قیام عاشورا ناگسستنی است و با توجه به این رویه آن را می توان مهمترین و اثرگذارترین شیوه نمایش ایرانی دانست که در گذر سالیان دخل و تصرفی بر اصل آن روا نشده است.
این کارشناس تعزیه در تعریف این هنر نمایشی می گوید: زمانی که شبیه خوانی شبیهخوانی شکل عزا، سوگ و حزن و اندوه را به خود بگیرد به شکل تعزیه در میآید گرچه تعزیه در این محدوده خلاصه نمی شود.
تعزیه از هر نوعی در نهایت به نوعی به شهادت امام حسین (ع) یعنی به قصه قیام برای حقیقت و پیام آزادگی سیدالشهدا (ع) برای آزادگان دنیا ختم می شود چرا که مطابق آموزههای اهلبیت (ع) هیچ حماسه تراژدی در جهان به جاودانگی و عظمت حادثه کربلا نمیرسد
وی سه عنصر موسیقی، نمایش و ادبیات را شاکله هنر تعزیه برشمرده و تاکید می کند: این هنر در اواخر دوران صفویه و قاجار رونق بیشتری یافته و در شکل و شمایل کنونی ترسیم شده است هنری که از چندین دیدگاه مختلف یعنی اعتقادی، دینی و تاریخی ارزش فراوانی دارد.
محقق در این ارتباط توضیح می دهد که تعزیه تنها هنر نمایشی است که تک تک ردیفهای آوازی آن مشخص است به نوعی که موسیقی آغاز تعزیه با دیگر بخش ها متفاوت بوده و از نظر احساسی فضای خاصی برای مخاطب میآفریند و برای مخاطب آشنا است؛ این موسیقی در دیگر لحظات تعزیه مطابق نوع واقعه و داستان کاملا مشخص و در دستگاه های خاص است؛ مثلا اینکه شیوه رجزخوانی حُر در ابتدای تعزیه، پس از پشیمانی و در حماسه آفرینی هنگام جنگ با دشمنان در کدام دستگاه باشد مشخص شده است؛ به طور مثال در لحظات پشیمانی حر در دستگاه شور که القا کننده غم و اندوه درونی است باید اجرا شود و نمی توان آن را دستگاه ماهور اجرا کرد.
وی ادامه می دهد: در این راستا اگر اگر تعزیهخوان به دلیل عدم دانش و توانایی کافی و یا حتی صدای نامناسب برای خواندن، آواز آن را اشتباه بخواند فضای احساسی مناسبی را برای مخاطب نمیآفریند.
از تعزیه مرسوم تا تعزیه غریب، پیامی از قیام سیدالشهدا
محقق، این هنر اصیل ایرانی را محدود به داستان شهادت امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل (ع) ندانسته و در تعریف انواع این نوع از هنر شبیه خوانی می گوید: تعزیه های معروف را در اصطلاح تعزیه «مرسوم» دانسته اند اما ما انواع تعزیه «غریب» را هم داریم، مانند تعزیههای پیامبران و برخی امامان معصوم، سوغاتی آوردن شمر و موارد دیگر که کمتر در میان تعزیهخوانان متداولند به نوعی که تعزیه وفات پیامبر گرامی اسلام (ص)، شهادت امام حسن (ع) و امام رضا (ع) نیز جزو تعزیههای غریب محسوب میشود.
گاه هنری که به دلیل استفاده از شیوه نمایشی بر ذهن مخاطب تاثیری شگرف می گذارد، به دلیل استفاده از متون غیرمعتبر و یا اصرار بر استفاده از آنچه به اشتباه سالها نقل شده است، به جای اینکه رسالت اصلی خود یعنی رواج حقیقت را برعهده گیرد، یک موضوع خرافه را در اذهان تثبیت خواهد کرد که این دور از رسالت این هنر اصیل ایرانی در بیان حقیقت قیام عاشورا و آزادگی است
وی به ختم شدن تمامی تعزیه های مرسوم و غریب به شهلدت سیدالشهدا اشاره کرده و می گوید: به وطر مثال در تعزیه پیامبر گرامی اسلام(ص)، ایشان از حضرت ابوالفضل (ع) میخواهند که امام حسین (ع) را روز عاشورا یاری کند یا اینکه از میان دو انگشت خویش حادثه خونین عاشورا را به امام علی (ع) نشان میدهد، بدین شکل داستان اصلی تعزیه نیز برای برای مخاطبان بازآفرینی میشود.
محقق با اشاره به مثال دیگری تاکید می کند: همه می دانیم که سیاوش نیز نمادی از مظلومیت و حقیقت طلبی در شاهنامه است؛ در تعزیه سیاوش، زمانی که قرار است سر سیاوش را از تن جدا کنند وی ترسیده است اما سیمرغ افسانهای از وی میخواهد که به میان بالهایش بنگرد؛ اینجاست که سیاوش واقعه کربلا را به چشم میبیند و با آرامش تن به مرگ ناچار و مظلومانه خویش میدهد چراکه متوجه ناچیز بودن مرگ خویش در برابر عظمت شهادت امام حسین (ع) میشود.
متنون غیرمعتبر، آسیب بر پیکره هنر تعزیه
وی به موضوعی خاص اشاره می کند که به وطر کلی تئاتر اصفهان و گاه کشور از ان رنج می برد یعنی فیلمنامه در هنر تئاتر و استفاده از متون نا معتبر در تعزیه و می گوید: در حقیقت کار پژوهشی در زمینه تعزیه کمتر انجام شده است و این امر ناشی از این هنر اصیل را همانند بسیاری از هنرهای دیگر به شکل آکادمیک و دانشگاهی درنیاورده ایم و این هنر به بحث هنرهای نمایشیوارد نشده است.
مشکل دیگر این است که گرچه همان طور که بیان شد شیوه و اسلوب هنر تعزیه در گذر زمان تغییر چندانی نکرده است اما روایت ها با توجه به شیوه انتقال نسل به نسل دچار آسیبها و تحریفهایی شده است که همان طور که بیان شد به دلیل ترویج متون غیرمستند به ویژه در تعزیههای مرسوم است اما بسیاری از تعزیهخوانان حاضر نیستند اشتباهات قدیمی متون یا آنچه شنیده اند را مطابق اصل روایات تغییر دهند که این از منظر دینی پسندیده نیست؛ به طور مثال مطالبی که در ارتباط با حضرت قاسم (فرزند گرانی امام حسین) در تعزیه و حتی برخی مداحی ها مطرح می شود سندیت تاریخی ندارد و مطابق روایات معتبر ایشان اصلا در زمان وقوع واقعه کربلا تنها ۱۳ سال سن داشته و ازدواج نکرده است.
وی تصریح می کند: حال شما جایگاه تعزیه را در نظر بگیرید؛ با این رویکرد هنری که به دلیل استفاده از شیوه نمایشی بر ذهن مخاطب تاثیری شگرف می گذارد، به دلیل استفاده از متون غیرمعتبر و یا اصرار بر استفاده از آنچه به اشتباه سالها نقل شده است، به جای اینکه رسالت اصلی خود یعنی رواج حقیقت را برعهده گیرد، یک موضوع خرافه را در اذهان تثبیت خواهد کرد که این دور از رسالت این هنر اصیل ایرانی در بیان حقیقت قیام عاشورا و آزادگی است.
تعزیه؛ از تحریف در متون تا قابلیت اجرا در عرصههای شادمان و غمگین
محقق معتقد است که تعزیه با مداحی و مصیبت خوانی تفاوت دارد و این نکته ای است که در بسیاری موارد به آن توجه نمی شود، ما گاهی می بینیم که به اسم نوآوری، تحریف هایی در اصل داستان یا موسیقی یا خود هنر تعزیه ایجاد می شود.
وی می گوید: البته خلاقیت در تعزیه به تنهایی بد نیست اما نباید به تحریف بیانجامد، در این ارتباط می توانیم به این نکته دقت کنیم که می توان همانند آنچه که مرسوم بوده است تعزیه یا به عبارتی شبیه خوانی را در ایام غیر از عزاداری اهلبیت نیز اجرا کرد چراکه این هنربه گفته کارگردانان مطرح کشور مانند امرالله احمدجو به عنوان پایه هنرهای نمایشی می تواند بسیار برای اهالی هنر تئاتر و سینما، فیلمنامه نویس تا کارگردان آموزنده باشد.
محقق معتقد است: به طور مثال می توان در ایام رمضان تعزیه از قصههای پیامبران برگزار شود و یا در پایان ماه صفر و در ایام شاد مانند عیدها نیز میتوان مضحکه اجرا کرد، در واقع این هنر نمایشی در همه عرصهها قابلیت اجرایی دارد و لازم است شبیهخوانیهای شاد نیز در ایام ولادت ائمه معصومین (ع) تدارک دیده شود.