مجله لوکس/اصفهان اگر سینما نتواند ما را با خودمان و در پیش خودمان حاضر کند و وقتی از سینما بیرون میرویم چیزی در ذهنمان نباشد، جز عزمی نسبت به آینده ای که تعریفبردار نیست، وظیفه خود را انجام نداده است. هنر با هستی انسان ارتباط دارد و هنر، آن است که ما را با هستی خود آشنا کند.
این بخشی از جملههایی بود که بعدازظهر جمعه (۲۹دیماه) و در آئین افتتاحیه چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در سینما فلسطین اصفهان بیان شد. در این آئین اصغر طاهرزاده، نویسنده و پژوهشگر با اشاره به موضوع هنر و خودآگاهی تاریخی و اینکه انسان اساساً در هنرمندبودنِ خودش میتواند با خود کنار بیاید، اظهار کرد: انسان در بُعد هنریِ خود میتواند از حس پوچی عبور کرده و لااقل در آن تعمق کند و گرفتارِ آن نشود. هنرمند اگر نتواند معنای حقیقی هنرمند و جبهۀ حق و باطل را بفهمد با خودش مسئله خواهدداشت؛ بشر جدید نیز با خودش مسئلهدار شده است.
او سپس این پرسش را مطرح کرد که چه مسئلهای وجود دارد که میخواهیم در جشنواره عمار شرکت کنیم؟ و آیا مسئلۀ ما با دیدن یک فیلم حل میشود؟
طاهرزاده بعدازآن با بیان اینکه با نظر به انقلاب اسلامی بهعنوان تاریخی دیگر، هنر و هنرمند نمیتواند نسبت به زمانۀ خویش بیتفاوت و خنثی باشد، افزود: هنر به عنوان نشاندهندۀ نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی، هنرمند موظف است که همواره نسبت به جبهۀ حق در مقابل جبهه باطل حساس باشد درغیر این صورت آن حس حضور را ازدست میدهد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: ما در کجای جشنوارۀ عمار قرار دادیم؟ باید نوعی آتش به اختیار در جشنواره عمار در میان باشد که بتوانیم متذر عبور از هنری شویم که از آنِ ما نیست و از آن طرق از رخنههای فکری و فرهنگی که مناسب فرهنگ ما نیست جلوگیری کنیم. این پرسش خیلی مهمی است که چه چیزی از آنِ ما است و چه چیزی از آنِ ما نیست؟ آیا جشنواره عمار میتواند طوفان الاقصی را به خوبی بیان کند برای حضور در آینده ای که آیندۀ ما است؟ شما در بودنِ خودتان چه نوع بودنی را میشناسید که بودنی است که در آینده، حس حضورتان مأیوسانه نباشد؟
طاهرزراه افزود: من و شما و بچههای هنری و فعالان دیگر، در کدام آینده باید حاضر باشند و چگونه؟ با توجه به اینکه انسان میتواند زمان و زمانه خود را مشخص کند و نشان دهد به کدام جهان تعلق دارد؟ دو جهان بیشتر وجود ندارد، یکی جهان استکبار و دیگری جهانی که در نسبت با جهانی دیگر افقی میگشاید. ما باید به کدام جهان تعلق داشته باشیم که مربوط به دیروز و امروز و فردای ما است تا بتوانیم امروزمان را در یک حیات معنوی جهانی تفسیر کنیم؟ عاقل آن است که زمانۀ خود را بشناسند. اگر زبان ما زبان گفتوگوی ما نباشد
نویسندۀ کتابهایی مانند مبارزه با پوچی، فرهنگ مدرنیته و توهم، جایگاه رزق انسان در هستی، با تأکید بر اینکه نسبت انسان با جهان و با افق متعالیِ خود یک افق و نسبتی گشوده است، تصریح کرد: آیا روزنی نسبت به جهان دیگری وجود دارد که از آن طریق گفتوگو کرد؟ مسلّماً هنر و به خصوص هنر سینما میتواند روزنی به سوی جهانی دیگر باشد که غیر از جهان سیطرۀ کمیت و تکنیک و متافیزیک است.
او با بیان اینکه هنر شهید آوینی این است که دوربین بر او حکومت نمیکند، ادامه داد: اگر سینما نتواند ما را با خودمان و در پیش خودمان حاضر کند که وقتی از سینما بیرون میرویم چیزی در ذهنمان نباشد، جز عزمی نسبت به آینده ای که تعریفبردار نیست وظیفه خود را انجام نداده است. هنر با هستی انسان ارتباط دارد که عین هستیِ مطلق و حقیقت است. هنر، آن است که ما را با هستی خود آشنا کند. اگر شما تصمیم گرفتید به جشنواره عمار وارد شوید اما مسئلۀ شما این نیستد که با خودتان آشنا شوید باز دیروز است.
این نویسنده تأکید کرد که در زمانههایی که افقهای دور دست و رازهای بلند، فراموش شده است هنرمند میتواند متذکر امور فراموش شده باشد تا زندگی شکل بگیرد.
طاهرزاده سپس با بیان اینکه امام یک آینه است و آینه یعنی صورت و معنی که جهانِ انسانها را تغییر می دهد، به واژۀ نهیلیسم اشاره کرد و توضیح داد: نهیلیسم به قول نیچه تقدیر بشر جدید است و شما نمی توانید در آن نباشید. نهیلیسم یعنی هیچ حس بودنی که بتوانم در آن بودن، استقرار یابم را ندارم. جشنواره عمار این وظیفه را به عهده دارد که موضوع نهیلیسم را بشناسد و ما را نسبت به تأمل وا دارد. شهید اوینی به خوبی نهیلیسم را میشناخت و من او را قهرمان درک نهیلیسم و تذکر به نهیلیستها میدانم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: هنری که نسبت به وضع کنونی بشر آگاهی دارد مسلّماً متوجه و متذکر نیهیلیسم است، از آن جهت که انسان مدرن، اتمیزه و داسمن یعنی کوچک و حقیر شده است و آگاهی ما با حضور در بستر تاریخی انقلاب اسلامی می تواند در مقابل فرهنگ مدرنیت متذکر تعالی انسان گردد و حرفی مناسب با نیاز بنیادین بشر جدید به میان آورد.
او سپس بیان کرد: آیا انسان نسبت به جایی که هست واقعاً هست؟ به این موضوع، خودآگاهی تاریخی میگویند. آیا شما در جشنواره عمار به دنبال چنین حضوری هستید؟ آگاهیِ ما با حضور در بستر تاریخی انقلاب اسلامی میتواند در مقابل فرهنگ مدرنیته، متذکر تعالی انسان شود و حرفی مناسبِ نیاز بنیادی بشر جدید بنماید.
طاهرزاده گفت: تأکید کرد: درست دیدنِ حضوری که در آینه آینده است موجب میشود تا سینما با تولدی دیگر به میان آید. حضوری ماورای تکنیک به جای اسیر شدن در تکنیک، یعنی باطنی خودآگاه نسبت به سیطرۀ تکنیک. اگر اسیر تکنیک شوید تکنیک بر گفتۀ شما سیطره پیدا میکند. عظمت جشنواره عمار به این است که بنا دارد که گفتۀ حاتمیکیا و آوینی در صحنه باشد.
این نویسنده و پژوهشگر افزود: در آغازِ تاریخی هستیم که نسبت به ما در حال تغییر است. تاریخی که تکنولوژی سیطره نداشته باشد و لازمۀ این حضور، روحیه انقلابی است.
او در ادامه، این پرسش را مطرح کرد که آیا حس میکنید که در پیشِ شما چیزی گشوده شده باشد تا شما بیشتر، خودتان باشید؟ طاهرزاده سپس بیان کرد: با انقلاب اسلامی، راهی مقابل رفقایی گشوده شده که با دوربین میتوانند کار کنند تا بیشتر، خودشان باشند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه مرتضی آوینی و نادر طالبزاده صراط مستقیم امروزین کسانی هستند که میخواهند هنرمندانه کار کنند، گفت: با درک زمانی که مقابل ما گشوده، میتوان به افقی اشاره کرد که تعریفپذیر نیست ولی هست و میتوان در آن سیر کرد مانند، نفس کشیدن برای ادامه حیات. جهانی که در آن هنوز تعریفِ موضوعات باشد هنوز جهان مفهوم است. این است حضور در آیندهای که هنرمند میتواند اکنونِ خود را در آن حاضر کند.
انتهای پیام