۲۰۰ مرگ را به زندگی پیوند زدم

کارش جست‌وجوی تولد در میان مرگ‌های تلخ است. همه تلاشش این است که مرگ یک بیمار مرگ مغزی، بی‌نتیجه نماند و اعضای بدن او بتوانند جان بیماران نیازمند را نجات دهند. این کار هر چند شیرین، اما سخت و نفس‌گیر است؛ خصوصا اینکه آن‌سوی ماجرا، خانواده‌ای است که عزیزی را از دست داده و داغ بزرگی را تحمل می‌کند.

۲۰۰ مرگ را به زندگی پیوند زدم

به گزارش مجله لوکس، همشهری نوشت: در میان همین اشک‌هاست که یک زندگی تازه، فرصت دوباره نفس کشیدن و لبخند به زندگی متولد می‌شود و با اهدای عضو یک بیمار مرگ مغزی، فردی از مرگ نجات می‌یابد؛ اتفاقی که افرادی نظیر دکتر محسن همتی آن را هدایت می‌کنند. محسن همتی، کوردیناتور ارشد یا همان هماهنگ‌کننده تیم پیوند اعضاست که طی ۱۵سال اخیر در میان مرگ‌های تلخ به‌دنبال تولدهای دوباره است. وظیفه اصلی و سخت‌ترین قسمت کارش، گرفتن رضایت از خانواده‌هایی است که عزیزانشان دچار مرگ مغزی شده تا برگه‌ای را که اجازه می‌دهد اعضای بدنشان به بیماران نیازمند اهدا شود، امضا کنند. او در گفت‌وگو با همشهری از جزئیات کارش و خاطرات تلخ و شیرینی که با آنها روبه‌رو شده، می‌گوید.

معمولا چند درصد از بیماران مرگ مغزی، اعضای بدنشان اهدا می‌شود؟
تیم ما معمولا ماهانه با۱۰مرگ مغزی روبه‌رو است که از این تعداد به‌طور میانگین موفق می‌شویم از خانواده ۴، ۵نفرشان رضایت بگیریم.

خود شما شخصا موفق به گرفتن رضایت از چند نفر شده‌اید؟
حداقل ۲۰۰نفر.

تلاش‌های شما با شکست هم مواجه شده است؟
بله،چراکه فرهنگ‌ها و دیدگاه‌ها بسیار متفاوت است. بسیاری به اهدای عضو اعتقاد ندارند و اغلب می‌گویند ما دوست نداریم به مرده ما دست بزنید. حال آنکه در سوی دیگر تعداد زیادی بیمار در لیست انتظار هستند، اما خانواده بیمار مرگ مغزی رضایت نمی‌دهد. در نتیجه هم بیمار مرگ مغزی و هم فرد در لیست انتظار از دنیا می‌رود.

بیشترین افرادی که اهدای عضو انجام داده‌اند، از کدام شهر بوده‌اند؟
نمی‌شود تقسیم‌بندی کرد، اما در تهران این اتفاق راحت‌تر از شهرستان‌ها صورت می‌گیرد. در برخی از شهرستان‌ها سخت‌تر است و همچنان نیاز به فرهنگسازی دارد. در برخی استان‌ها که خرده‌فرهنگ‌هایی دارند، اهدای عضو هنوز جانیفتاده است. با وجود این در همان‌ جاها هم نسبت به گذشته شرایط خیلی بهتر شده و میزان اهدای عضو در حال افزایش است.

بیشترین عضوی که مورد نیاز بیماران نیازمند است، چیست؟
قلب، کلیه و کبد.

هنگامی که برای گرفتن رضایت می‌روید، داستان زندگی بیمار مرگ مغزی شما را تحت‌تأثیر قرار نمی‌دهد؟
ما چند تا مورد داشتیم که رضایت‌گیری برای ما نیز به‌شدت دردناک بود. یکی جوان ۲۰ساله‌ای بود که در ایستگاه مترو دچار حادثه شده بود. او روز حادثه می‌خواست به محل کارش برود که ناگهان فردی خود را جلوی ریل قطار می‌اندازد، اما با نزدیک شدن قطار می‌ترسد و پشیمان می‌شود. این جوان برای نجات او روی ریل می‌پرد، او را نجات می‌دهد، اما در لحظات آخر که در حال نجات دادن جان خود بوده، سرش با قطار برخورد می‌کند و دچار مرگ مغزی می‌شود. رضایت گرفتن از مادر این جوان۲۰ساله بسیار برایم سخت بود. مورد دوم نیز، خانواده‌ای که یک بچه کوچک داشتند برای تفریح به یکی از بوستان‌های شهر می‌روند  که ناگهان فرزندشان در چاله‌ای می‌افتد. فردی که از آنجا رد می‌شده، کودک را نجات می‌دهد. چند روز بعد خانواده کودک نجات‌یافته برای تشکر از فرد ناجی، مهمانی‌ای برپا می‌کند. در پایان شب وقتی فرد ناجی قصد خروج از مهمانی را داشت، متوجه می‌شود که کیف پولش را جا گذاشته است. همان کودکی که وی نجاتش داده بود، کیف پول را برمی‌دارد، از خانه بیرون می‌دود تا آن را به فرد ناجی برساند، اما درست مقابل در حیاط، فرد ناجی بی‌آنکه متوجه کودک شود، با ماشین دنده‌عقب می‌گیرد و کودک را زیر می‌گیرد و باعث مرگ مغزی او می‌شود. واقعا رضایت گرفتن از خانواده کودک برای اهدای اعضای بدنش کار سختی بود.

پیش آمده است اعضای بیمار مرگ مغزی به درد اهدا نخورد؟
بله، خیلی وقت‌ها. چون خانواده دیر رضایت می‌دهد، دیگر قلب و کلیه قابل استفاده نیست و فقط می‌توان از کبد استفاده کرد. هر چه بیمار بیشتر در بیمارستان بماند، عضو کمتری اهدا می‌شود.

بهترین زمان برای اهدای عضو چقدر است؟
۲۴ساعت اولیه پس از مرگ مغزی، بهترین زمان اهدای عضو است.

میانگین سنی بیماران مرگ مغزی چقدر است؟
در گذشته سن‌بیماران بیشتر بود، اما الان کمتر شده است. معمولا ۳۰تا ۴۰ساله هستند.

آمار نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر اهدای عضو افزایش پیدا کرده است. به نظر شما دلیل آن چیست؟
فرهنگ‌سازی نقش مهمی در افزایش این آمار داشته است. در حال حاضر خیلی از افراد کارت اهدای عضو دارند. از طرفی برای همکاران ما نیز کلاس‌های آموزشی رضایت‌گیری برگزار شده  که نقش زیادی در رضایت گرفتن از خانواده‌ها داشته است. اگر به این موضوع پرداخته شود که در هر دقیقه چند نفر بر اثر نبود عضو فوت می‌کنند و چند نفر همزمان مرگ مغزی ‌می‌شوند، اما چون خانواده‌شان رضایت نمی‌دهند، از دنیا می‌روند، به‌نظرم حتما دیدگاه مردم تغییر خواهد کرد. از لحاظ اقتصادی نیز نگهداری از بیمارانی که نیاز به پیوند عضو دارند، هزینه زیادی دارد، مثل هزینه دارو و دیالیز. اهدای عضو می‌تواند کمک کند و به درد و رنج بیماران پایان دهد.

هنگام اهدای عضو پولی هم درخواست می‌شود؟
اگر چنین موردی پیش بیاید، حتما ما اهدای عضو را لغو می‌کنیم؛ چون کار ما رایگان است. بین کسی که عضو می‌دهد و کسی که عضو می‌گیرد، پولی رد و بدل نمی‌شود.

شما از سرنوشت بیماران پس از اهدای عضو اطلاع دارید؟
بله، بعد از عمل حالشان را جویا می‌شویم و تا جایی که امکان داشته باشد، مشکلاتشان را حل و رسیدگی می‌کنیم.

چند درصد از اعضای پیوندی توسط بدن گیرنده پس زده می‌شوند؟

حدود ۱۰درصد پیش می‌آید.
 

اینکه گفته می‌شود خانواده گیرنده و اهدا کننده نباید همدیگر را بشناسند، درست است؟
بله،چون که به گیرنده عضو استرس وارد می‌شود. گاهی نیز امکان دارد که دریافت‌کننده، بعد از مدتی فوت کند که باعث می‌شود خانواده اهداکننده باز هم عزادار شوند.

شکست در کار شما چه معنایی دارد؟
شکست هم جزئی از کار ماست. بعضی خانواده‌ها به سختی رضایت می‌دهند و گاهی ندادن رضایت ما را با شکست روبه‌رو می‌کند، اما برخی از افرادی که به سختی رضایت داده‌اند، بعد از مدتی از ما بابت آرامشی که از این کار گرفته‌اند، تشکر می‌کنند. این خیلی برای ما لذتبخش است. از سویی خیلی‌ها رضایت نمی‌دهند و بعد از اینکه مریضشان فوت می‌شود، می‎گویند چرا به ما اصرار نکردید.

پس این کار باعث آرامش خانواده نیز خواهد شد؟
بله خیلی؛ مدتی قبل خانمی اعضای بدن مادرش را اهدا کرد. بعد از مدتی به ما مراجعه کرد و گفت که خواب مادرش را دیده و او در خواب به او گفته که حالش خیلی خوب است و فردی برایش دعا می‌کند و خیرات می‌دهد.

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل