یک کارشناس میراث فرهنگی با مروری بر دورههای تاریخی ساخت و اهمیت کاروانسرا در ایران، تاکید کرد: ثبت کاروانسرای ایرانی در فهرستِ میراث جهانی فرصتهای ذیقمیتی پیش روی جامعه گشوده است تا نسبت به پاسداری، معرفی و احیای میراث فرهنگی خود در مقیاس جهانی دست به کار شوند.
فرهاد نظری ـ کارشناس میراث فرهنگی و مدیرکل سابق دفتر ثبت آثار تاریخی ایران ـ در یادداشتی با عنوان «ثبت جهانی کاروانسراها و فرصتهای پیش رو» که در اختیار مجله لوکس قرار داده، نوشته است: «در ۲۶ شهریور امسال ۵۴ کاروانسرای ایران در فهرست جهانی یونسکو (UNESCO) ثبت شد. این کاروانسراها در سراسر خاک ایران قرار دارند. دیرِ گچین یا دیرالجص یکی از کاروانسراهاست که اساسش به دورۀ ساسانیان میرسد. این کاروانسراها در دورههای متفاوتی بنا شدهاند، ولی عمدۀ آنها با هدف رواج بازرگانی و امنیت راهها در دورۀ صفوی ساخته شد. شاه عباس صفوی در پی انتظام و امنیت راهها و رونق بازرگانی راهها را تعمیر و بعضی از آنها را سنگفرش کرد و کاروانسراها و پلهای بسیاری ساخت. کاروانسراهای دورۀ شاه عباس چنان معظم، مستحکم، زیبا و پُرتعداد بود که بعداً به هر کاروانسرایی، «شاهعباسی» میگفتند.
کاروانسراسازی از لوازم امنیت و رونق بازرگانی و آبادانی مُلک به حساب میآمد و پادشاهان و حاکمان و بانیان خَیر به ساختن کاروانسرا و تعمیر آنها همت میکردند. در اغلب اندرزنامهها و سیاستنامهها، حاکمان را به ساختن و تعمیر رباطها و کاروانسراها و پلها و آبانبارها تشویق کردهاند. سعدی علیهالرحمه در رساله «نصیحةالملوک» میگوید امنیت و عدل و احسان و انصاف موجب میشود «بازرگانان و مسافران رغبت نمایند و قماش و غلّه و دیگر متاعها بیارند و ملک و مملکت آبادان شود و خزاین معمور». ناصر خسرو قبادیانی در ۴۴۴ قمری یعنی حدود هزار سال پیش، پس از بازگشت از سفر دور و درازش، اصفهان را دیده و وصفی از بازارهای این شهر پرداخته که نشان از آبادانی و رونق دادوستد و تجارت آن دارد. او در آنجا بازاری دیده که در آن دویست صراف بوده و از کوچهای به نام «کوطراز» یاد کرده که «پنجاه کاروانسرای نیکو [در آن بود] و در هر یک بیاعان و حجرهدارانِ بسیار نشسته» و بازار این شهر چنان عظیم و فراخ بوده که کاروانی با هزار و سیصد خروار بار در آن به چشم نمیآمد و همۀ نیازهای کاروانها فراهم بوده است.
خواجه نظامالملک توسی، وزیر مشهور سلجوقیان، کَندَن کاریز و ساختن پل و احداث رباط بر شاهراهها را موجب گرم شدن بازار تجارت و عمارت و آبادانی میدانسته است. خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی، وزیر پُرآوازۀ دورۀ ایلخانان که خود او در امنیت و آبادی و گسترش تجارت، کارهای اساسی کرد، درباره امنیت ایران در روزگار سلجوقیان حکایتی نقل کرده که در سال ۴۷۱ قمری سلطان ملکشاه سمرقند را محاصره و تصرف کرد. موقع برگشتن، سپاه سلطان از جیحون گذر کرد و خواجه نظامالملک براتی به ملاحان داد که دستمزدشان را در انطاکیه نقد کنند. ملاحان به سلطان التماس کردند که رفتن به انطاکیه در توان ما نیست و خواجه نظام هم اجرت آنها را همانجا پرداخت. مقصود خواجه نظام از این رفتار این بود که وسعت قلمرو ملکشاه را گوشزد کند و دوم امنیت و انتظام نظام اداری و دیوانیاش را.
خواجه رشیدالدین فضلالله در دورۀ وزارتش برای آبادانی ایران اقدامات مهمی کرد. از جمله به امنیت و ساماندهی راهها، رونق دادن به تجارت و اصلاح امور دیوانی پرداخت. او به کارگزاران حکومت در ایالات و ولایات توصیه میکرد که باید مدارس و مساجد و خانقاهها و پلها و آبانبارها و رباطهایی که پیشینیان ساختهاند و رها و خراب شدهاند دوباره آباد کنید. در روزگار او، تبریز و بازارش در منتها درجه آبادانی بود. کسانی چون ابن بطوطه، جهانگرد مراکشی وصفی از آبادانی آنجا عرضه کرده است. بازار تبریز در آن روزگار و ادوار بعد بازاری جهانی بود و امروزه هم این بازار تاریخی در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد. بازارهای اصفهان، یزد، کرمان، شیراز، کاشان، لار، همدان، مشهد و تهران و شهرهای دیگر، بندرها، راههای خشکی و آبی، کاروانسراها و تأسیسات دیگر خبر از یک نظام تولید، عرضه و تقاضا و نظام تجاری کهن و حسابشده میدهد.
در زبدهالتواریخ دربارۀ آبادانیهای امیرتیمور گورکانی گفته شده که او مساجد و مدارس و خانقاهها و رباطها و پلها حوضها و آبانبارهای متعددی ساخت؛ چنان که در هر منزلگاهی که از سمرقند به اکناف مملکت میرود رباطی ساخته بود که هزار نفر سواره را در خود جای میداد. او موقوفاتی بر این کاروانسراها تعیین کرده بود که از درآمد موقوفات به مسافران خدماتی داده شود.
در روزگار صفویان، مخصوصاً در زمان شاه عباس اول، سیاست رونق اقتصادی از طریق بازرگانی و توسعۀ روابط با کشورهای دیگر اختیار شد. شاه عباس دریافت که برای تحقق این هدف لازم است امنیت در داخل و سرحدات ایران برقرار شود و شبکۀ راهها انتظام یابد و بسامان شود. از این رو، بازار شهرها توسعه پیدا کرد و کاروانسراهای بسیاری ساخته شد که شرایط سفر و تجارت را آسان و امن میکرد. اقدامات شاه عباس چنان مؤثر واقع شد که اصفهان لقب نصفِ جهان گرفت و در میدان نقش جهان، بازرگانان اروپایی و هندی و سایر نقاط جهان به خرید و فروش میپرداختند. بازارهای عظیم و کاروانسراهای مجهز و امن و مهمانخانههای عالی، که از لوازم تجارت است، در همۀ شهرها و راههای ایران دایر شد. بنا به روایتی، شاه عباس نهصد و نود و نه کاروانسرا ساخت.
صرف نظر از وجه افسانهگونۀ این روایت، آنچه مستفاد میشود اینکه کاروانسراهای متعددی در این دوره ساخته شد. بنا بر گفته جهانگردان و مسافران اروپایی که در دورۀ صفوی به ایران آمدند راهها امن و آسوده بود و کاروانسراهای بزرگ و مناسب در اختیار مسافران قرار داشت و در حفظ امنیت راهها مواظبت به عمل میآمد.
به اقتضای اقلیم و طبیعت وسیع و متنوع ایران، آبادیها و شهرها به صورت نقاطی پدید آمده و گسترش یافته بودند که به واسطۀ راه به هم مرتبط میشدند. راه، نقش حیاتی در حیات و آبادانی ایران بازی میکرده و بقای این سرزمین به راه پیوند خورده است. بنابرین راه و تأسیسات و تجهیزات مربوطه و امنیت و آسودگی سفر از لوازم آبادانی به شمار میرفته است. بنابراین بیسبب نیست که شاهراهها و راههای مهم و متعددی در این سرزمین پهناور از سپیدهدم تاریخ و تمدن پدید آمده و کاروانسراها و تجهیزات متعددی بنا شده است. نیاز اجتنابناپذیر به راه و کاروانسرا و تأسیسات مربوطه، عامل تکامل و استحکام این آثار و بناها در گذر زمان شده است.
کاروانسراها در زمرۀ سنجیدهترین، دقیقترین و مستحکمترین بناهای تاریخی ایران است. ساختمانِ کاروانسرا از نظر طرح و اجرا طوری بنا شده که پاسخگویی حوائج کاروانیان باشد و کمترین نیاز ممکن به تعمیر و نگهداری را داشته است. به گفتۀ پروفسور پوپ، کاروانسرا جزء توفیقات بزرگ معماری ایران است، اما در دنیای جدید و با ورود وسائل نقلیۀ موتوری و تغییر ابعاد و سرعت سفر، کاروانسراها رها شدند. در اوایل سدۀ گذشته بسیاری از این کاروانسراها به سبب ساختار دژگونه و حصین و موقعیت ممتاز و قرار داشتن بر سر راهها در اختیار نیروهای نظامی و انتظامی قرار گرفت و تعدادی هم به زندان تبدیل شد.
تا پیش از دورۀ صفوی، کاروانسراهای بیرون شهر، کارکردهای چندگانهای داشته است. مثلاً رباط هم محل نزول کاروانها بوده و هم اهل تصوف در آنها اقامت میکردند. رباط شرف در شرق خراسان یک نمونۀ عالی و نفیس از معماری دورۀ سلجوقی است که خوشبختانه از گزندهای پرشماری جان سالم به در برده و پیکرش نسبتاً سالم است. این رباط یکی از آن ۵۴ کاروانسراست که به تازگی در فهرست میراث جهانی ثبت شد. از نظر ماهیت و کارکرد شاید نتوان به سادگی این رباط را در کنار کاروانسرای شیخعلیخان در بیستون یا کاروانسرای سعدالسلطنه که عمدتاً بارانداز بازرگانان و بازاریان بوده در یک طبقه قرار داد. در پروندۀ پیشنهادی کاروانسراها به یونسکو به تسامح همۀ اینها در کنار هم قرار گرفتهاند. البته این موارد تک و توک است و اغلب این موارد، همان کاروانسراهای عمدتاً تجاری دورۀ صفوی و بعد از آن است.
فهرست کاروانسراهای ثبتشده از این قرار است:
دیرگچین (قم)، نوشیروان (سمنان)، پرند/قلعه سنگی(رباط کریم)، رباط شرف (سرخس)، سنگی انجیره (اردکان)، جمالآباد (میانه)، عباسآباد (تایباد)، فخر داوود (نیشابور)، شیخعلیخان یا چاه سیاه نو (شاهین شهر)، مرنجاب (آران و بیدگل)، امینآباد (شهررضا)، گبرآباد (قمصر)، مهیار (شهررضا)، گز (دهستان گز)، کوهپایه (کوهپایه)، مزینان (داورزن)، ایزدخواست (آباده)، فخرآباد (بجستان)، سرایان (سرایان)، قصر بهرام (گرمسار)، آهوان (خاورشهر)، میامی (شاهرود)، عباسآباد (شاهرود)، میاندشت (شاهرود)، زینالدین (مهریز)، میبد (میبد)، فرسفج (تویسرکان)، خواجه نظر (جلفا)، دهدشت (دهدشت)، شیخعلیخان بیستون (بیستون)، گنجعلیخان (کرمان)، گویجه بل (اهر)، خوی (خوی)، صائین (نیر)، تیتی (سیاهکل)، عبدالغفارخانِ باغِ شیخ (ساوه)، زعفرانیه (سبزوار)، آنلاین (سبزوار)؛ ینگه امام (هشتگرد)؛ بستک (بستک)؛ برازجان (برازجان)، خرانق (اردکان)، آجری انجیره (یزد)، افضل (شوشتر)، نیستانک (نائین)، چاه کوران (راور)، چمشک (پل دختر)، رشتی (اردکان)، تاجآباد (بهارِ همدان)، ده محمد (طبس)، ان (خوی)، چهلپایه (طبس)، سعد السلطنه (قزوین) و رباط قلی (جاجرم).
ثبت کاروانسرای ایرانی در فهرستِ میراث جهانی قرار گرفت و فرصتهای ذیقمیتی پیش روی جامعه گشوده است تا نسبت به پاسداری، معرفی و احیای میراث فرهنگی خود در مقیاس جهانی دست به کار شوند. هر یک از این آثار، همچو کاروانسرای سعدالسلطنه در بازار قزوین یا کاروانسرای ینگیامام در هشتگرد و یا کاروانسرای میاندشت در راه خراسان یا کاروانسرای آجری انجیره در راه رباطات در توابع اردکان یا کاروانسرای عبدالغفارخانِ باغ شیخ در نزدیکی شهر صنعتی ساوه موقعیت ممتاز و ظرفیتهای ویژهای دارد. به طور مثال وزارت راه و شهرسازی، سازمان اوقاف و امور خیریه و نهادهای بازرگانی ایران مانند وزارت صمت و یا اتاق بازرگانی ایران و اتاق استانها که نهادهای ریشهدار و باسابقهای هستند میتوانند نسبت به این حفظ و معرفی و احیای این میراثِ جهانی پیشگام باشند.
اتاق بازرگانی ایران نهادی با ۱۴۰ سال قدمت است که به ابتکار محمدحسن امینالضرب اصفهانی در سال ۱۲۶۲ خورشیدی (۱۸۸۳ میلادی) با نام «مجلس وکلای تجّار ایران» پدید آمد. این مجلس در واقع اتحادیهای بود که شعبههایی در شهرهای ایران از جمله تبریز، اصفهان، قزوین، کرمان، سنندج، زنجان، مشهد، کرمانشاه، ساری، بندر لنگه، بندرعباس، ارومیه و خوی و حتی خارج از ایران مثل بغداد و استانبول داشت و وظیفهاش تأسیس صنایع جدید و حفظ منافع بازرگانان ایرانی و ترغیب جامعه به رواج و مصرف کالاهای ایرانی و افزایش صادرات بود. وزارت تجارت و فلاحت در زمانِ صدارت میرزا حسینخان سپهسالار، صدر اعظم ناصرالدین شاه تأسیس شد. این وزارت متولی امور و حافظ منافع بازرگانان بود.
کاروانسراها، بازارها و تجارتخانهها پیش از آن که میراث فرهنگیِ عموم مردم باشد شناسنامه و جزئی از ثروت فرهنگی و تاریخی بازرگانی و گواهی بر قدمت دیرینه و درخشان این پیشه است. اگر چه حفاظت و معرفی این بناها بر عهدۀ وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است، اما نهادهای بازرگانی بیش از سایر اقشار و طبقات و صنوف مردم نسبت به حفظ و احیای این آثار مسئولیتِ اجتماعی و فرهنگی دارند.»
انتهای پیام