تحقیقات جدید ادعا میکند که پیروی از رژیم غذایی MIND به مدت ۱۰ سال باعث کاهش اندک، اما قابل توجهی در خطر ابتلا به مشکلات فکری، حافظه و تمرکز میشود.
دکتر «راسل ساویر»، سرپرست تیم تحقیق از دانشگاه سینسیناتی، گفت: «با افزایش تعداد افراد مبتلا به زوال عقل به خاطر افزایش جمعیت، یافتن تغییراتی که میتوانیم برای به تأخیر انداختن یا کند کردن پیشرفت مشکلات شناختی ایجاد کنیم، بسیار مهم است. ما به ویژه علاقهمند بودیم ببینیم که آیا رژیم غذایی بر خطر اختلال شناختی در شرکت کنندگان تأثیر میگذارد یا خیر.»
رژیم MIND چگونه جادوی خود را عمل میکند؟
رژیم غذایی MIND ترکیب رژیم مدیترانهای و رژیم غذایی DASH است که بر کاهش فشار خون تمرکز دارد.
ساویر گفت: «در میان اجزای رژیم غذایی MIND، ۹ گروه غذایی سالم برای مغز وجود دارد- سبزیجات برگ سبز، سایر سبزیجات، آجیل، انواع توت ها، لوبیا، غلات کامل، غذاهای دریایی، مرغ، و روغن زیتون.»
ساویر افزود: «در همین حال، پنج گروه غذایی ناسالم- گوشت قرمز، کره و مارگارین، پنیر، غذاهای سرخ شده و فست فودها، شیرینی ها- در رژیم غذایی MIND بسیار محدود هستند.»
رژیم غذایی MIND تمام ویژگیهای کلیدی را دارد که برای کاهش التهاب سیستمیک، تسهیل کاهش وزن، بهبود سلامت میکروبیوم، بهبود مقاومت به انسولین، کاهش چربیهای خون بالا لازم است.
بیش از ۱۴۰۰۰ نفر در این مطالعه شرکت داشتند. در شروع مطالعه و دوباره یک دهه بعد، از شرکت کنندگان در مورد رژیم غذایی آنها سؤال شد و تحت نوار قلب، اندازه گیری فشار خون و آزمایش خون قرار گرفتند.
سپس محققان رژیمهای غذایی را در پایبندی بالاتر به پارامترهای رژیم غذایی MIND امتیاز دادند.
این مطالعه نشان داد افرادی که رژیم MIND را با دقت بیشتری دنبال میکردند نسبت به افرادی که از رژیم غذایی MIND پیروی نمیکردند، ۴ درصد کمتر در معرض مشکلات حافظه و تفکر بودند. این یافته حتی پس از در نظر گرفتن ورزش، تحصیلات، سیگار کشیدن، شاخص توده بدنی، شرایط پزشکی، سن و اضطراب یا افسردگی ثابت ماند.
برای زنان، این خطر حتی بیشتر کاهش یافت – آنها ۶ درصد کمتر در معرض خطر ابتلا به اختلال شناختی بودند.
ساویر در یک نشریه خبری گفت: «این یافتهها مستلزم مطالعه بیشتر، بهویژه برای بررسی این تأثیرات متفاوت در میان مردان و زنان است، اما این موضوع هیجانانگیز است که در نظر بگیریم که افراد میتوانند تغییرات سادهای در رژیم غذایی خود ایجاد کنند و به طور بالقوه خطر ابتلا به مشکلات شناختی را کاهش داده یا به تعویق بیاندازند.»