فرهنگ مردم استان کهگیلویه و بویر احمد: هر آنچه باید بدانید

گردشگری

فرهنگ مردم استان کهگیلویه و بویر احمد

فرهنگ مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، بازتابی از هویت اصیل و دیرین قوم لر در دل رشته کوه های زاگرس است که با آداب و رسوم کهن، زبان غنی، موسیقی دلنشین، پوشاک رنگارنگ و باورهای ریشه دار خود، گنجینه ای بی بدیل از میراث فرهنگی ایران زمین را به نمایش می گذارد. این فرهنگ پویا، که نسل به نسل منتقل شده، زندگی عشایری و طبیعت چهارفصل منطقه را در خود جای داده و از هر جهت شایسته کاوش و ستایش است.

استان چهارفصل کهگیلویه و بویراحمد، در قلب رشته کوه های زاگرس و در موقعیتی جغرافیایی خاص قرار گرفته است که از دیرباز مهد تمدن ها و زیستگاه اقوام اصیل ایرانی بوده است. این سرزمین که از شمال به چهارمحال و بختیاری، از غرب به خوزستان، از جنوب به بوشهر و از شرق به فارس و اصفهان محدود می شود، با طبیعت بکر، آب و هوای متنوع و تاریخ پرفراز و نشیب خود، بستر مناسبی برای شکل گیری و رشد فرهنگی غنی و منحصربه فرد فراهم آورده است.

قوم لر، که ساکنان اصلی این دیار هستند، با پیشینه ای کهن و ریشه دار، فرهنگی را پی ریزی کرده اند که نه تنها انعکاسی از طبیعت کوهستانی و زندگی عشایری است، بلکه سرشار از حکمت، صمیمیت، جوانمردی و پایبندی به ارزش های اخلاقی است. شناخت این فرهنگ، دریچه ای به سوی درک عمیق تر از هویت ایرانی و تنوع بی نظیر آن است.

بنیان های هویتی و اجتماعی: ریشه های عمیق در خاک و اصالت

فرهنگ مردم کهگیلویه و بویراحمد بر پایه های محکمی از قومیت، زبان، باورهای دینی و ساختار اجتماعی بنا شده است. این بنیان ها، هویت منحصربه فرد این مردم را شکل داده و آن را در طول تاریخ حفظ کرده اند.

قومیت و زبان: میراث شفاهی زاگرس

قومیت غالب در استان کهگیلویه و بویراحمد، لر است و مردم این دیار به گویش لری جنوبی سخن می گویند. این گویش که بخشی از زبان های ایرانی جنوب غربی محسوب می شود، دارای ویژگی های آوایی و دستوری خاص خود است و در مناطق وسیعی از استان های همجوار از جمله خوزستان، فارس، اصفهان و بوشهر نیز رواج دارد. لری جنوبی، بازمانده ای از زبان های ایرانی قدیم است که کمتر تحت تأثیر زبان های بیگانه قرار گرفته و اصالت خود را حفظ کرده است. مردم لر تبار کهگیلویه و بویراحمد، با سایر لرها و لر زبان های ایران، هم تبار و دارای ریشه های مشترک هستند و همین اشتراکات زبانی، پیوندهای فرهنگی عمیقی میان آنها ایجاد کرده است.

در کنار قوم لر، اقلیت قابل توجهی از ترک های قشقایی نیز در این استان زندگی می کنند که به زبان ترکی قشقایی، شاخه ای از زبان ترکی-آلتایی صحبت می کنند. حضور این دو قوم، به غنای فرهنگی استان افزوده و تأثیرات متقابل فرهنگی نیز میان آنها مشاهده می شود. با وجود این تنوع، حفظ و پاسداری از زبان مادری، چه لری و چه ترکی، برای مردم این منطقه از اهمیت بالایی برخوردار است.

باورها و اعتقادات دینی: پیوند با معنویت

مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، صد در صد مسلمان و شیعه اثنی عشری هستند. اسلام و به ویژه مذهب شیعه، نقش پررنگی در زندگی روزمره، آداب و رسوم و ارزش های اخلاقی این مردم ایفا می کند. گرامیداشت اعیاد مذهبی نظیر عید فطر و عید قربان، و به ویژه عزاداری سالار شهیدان امام حسین (ع) در ماه های محرم و صفر، از جلوه های بارز این اعتقادات است. مردم این دیار، حرمت ویژه ای برای روزهای وفات ائمه اطهار قائل هستند و در این ایام از برگزاری مراسم شادی و ازدواج پرهیز می کنند. نام گذاری فرزندان به نام بزرگان دین و ائمه اطهار (ع) نیز نشان از عمق ارادت و تعصب این مردم به اسلام و شعائر آن دارد که در شکل دهی هویت دینی و قومی آنها تأثیری شگرف داشته است.

ساختار اجتماعی و زندگی عشایری: از کوچ تا همبستگی

یکی از اصلی ترین ویژگی های فرهنگی و اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد، ساختار ایلی و طایفه ای آن است. این استان، زیستگاه ایلات بزرگ لر از جمله بویراحمدی، بهمئی، طیبی، دشمن زیاری، چرام و باوی است که هر کدام دارای طوایف و زیرشاخه های متعددی هستند. این ساختار ایلی، نقش مهمی در همبستگی اجتماعی، حفظ آداب و رسوم و انتقال ارزش های فرهنگی ایفا می کند.

کوچ نشینی، به عنوان ستون فقرات معیشت و سبک زندگی بخش بزرگی از مردم این استان، تأثیر عمیقی بر فرهنگ آنها گذاشته است. اساس اقتصاد زندگی عشایری بر پایه دامداری است و دام به عنوان بنیان معیشت، مهمترین دلیل برای کوچ است. در بهار و پاییز، عشایر با گوسفندان و احشام خود از قشلاق (مناطق گرمسیر) به ییلاق (مناطق سردسیر) و بالعکس کوچ می کنند. این حرکت جمعی سالانه، اگرچه سخت ترین بخش زندگی عشایر است، اما سرشار از خاطرات تلخ و شیرین و تجربه های ارزشمندی است که در داستان ها، ترانه ها و باورهای آنها نمود می یابد.

زندگی در ییلاق و قشلاق، عشایر را به طبیعت گره زده و آنها را به خودکفایی و تاب آوری در برابر سختی ها عادت داده است. روابط خویشاوندی و همیاری در میان عشایر بسیار پررنگ است و مفهوم مال (خانواده گسترده ای که با هم کوچ می کنند)، نماد همبستگی و تعاون آنهاست. این سبک زندگی، بر موسیقی، پوشاک، خوراک و حتی بازی های بومی آنها نیز تأثیر مستقیم داشته است.

فرهنگ عشایری کهگیلویه و بویراحمد، الگویی زنده از زندگی در هماهنگی با طبیعت و پایبندی به سنت هایی است که ریشه های عمیق در تاریخ این سرزمین دارند.

آداب و رسوم و جشن ها: رقص زندگی در گذر زمان

مردم کهگیلویه و بویراحمد، آیین ها و جشن های متنوعی دارند که نشان دهنده پویایی و غنای فرهنگی آنهاست. این مراسم، از نوروز باستانی گرفته تا ازدواج و عزاداری، هر کدام بخشی از روح و هویت این مردم را به نمایش می گذارند.

نوروز و آیین های باستانی: تجدید حیات طبیعت و سنت

عید نوروز، سرآغاز سال شمسی، از مهمترین و پرارج ترین جشن ها در کهگیلویه و بویراحمد است. آیین های نوروزی با چهارشنبه سوری آغاز می شود. در این شب، کودکان و نوجوانان با جمع آوری هیزم و روشن کردن آتش در کوچه ها، از روی آن می پرند و ترانه «زردی من از تو، سرخی تو از من» را می خوانند. این آیین نمادی از پاک سازی و آماده سازی برای سال نو است.

چند روز پیش از تحویل سال نو، مراسم عرفه یا خیرات نیمه برات برگزار می شود. در این ایام، خانواده ها غذاهای محلی مانند شیربرنج (تهیه شده از شیر، برنج، سیاه دانه و رازیانه) و انواع حلوای محلی را تهیه کرده و بین همسایگان و نیازمندان توزیع می کنند. این رسم که میان لرها و ترک ها به یکسان رایج است، با هدف شادی روح اموات و طلب آمرزش برای آنها انجام می شود و اعتقاد بر این است که هر فرد باید پیش از سال نو برای حداقل هفت خانوار خیرات بدهد.

یکی دیگر از رسوم پیش از سال نو، رفتن به خانه خانواده هایی است که در سال گذشته عزیزی را از دست داده اند و از آنها خواسته می شود تا لباس های سیاه عزا را کنار گذاشته و لباس های رنگین به تن کنند تا با شروع سال جدید، غم ها نیز رخت بربندد.

در گذشته، زمانی که وسایل ارتباط جمعی نبود، مردم لحظه تحویل سال نو را با حرکات حیواناتی مانند اسب (شیهه کشیدن) یا خروس (بانگ زدن) حدس می زدند که اکنون با وجود رادیو و تلویزیون این مشکل برطرف شده است. با آغاز سال جدید، دید و بازدید از بزرگان فامیل آغاز می شود و این سنت حسنه تقریباً در تمام سیزده روز نوروز ادامه دارد.

از دیگر آیین های نوروزی می توان به چاله گرم کنون و سفره پرکنون اشاره کرد. در شب قبل از تحویل سال، هر خانواده حتماً غذای گرم و مناسبی تهیه می کند (چاله گرم کنون) و سفره خود را با نان های محلی پر می کند به امید سالی پربرکت و پرروزی (سفره پرکنون). در سیزده به در، برای دفع بلا در طول سال آینده، زنان روستایی گاهی قربانی (مرغ یا گوسفند) ذبح کرده و خون آن را در اجاق خانه می ریختند.

مراسم ازدواج: پیوند ابدی در سایه رسوم کهن

مراسم ازدواج در کهگیلویه و بویراحمد، مجموعه ای از مراحل پیچیده و پرجزئیات است که با آداب و رسوم خاصی برگزار می شود. اولین مرحله، خواستگاری یا گپ زنون است. در این مرحله، با موافقت اولیه پسر و دختر، یکی از خویشاوندان نزدیک پسر به صورت محرمانه موضوع را با پدر دختر در میان می گذارد. پدر دختر چند روز مهلت می خواهد تا با خانواده مشورت کند و در صورت رضایت، جواب مثبت را به فرستاده داماد اعلام می کند.

پس از توافق اولیه، مراسم رسمی قند اشکن برگزار می شود. در این مراسم، پدر داماد به همراه ریش سفیدان و بزرگان فامیل، با مقداری قند و گاهی اوقات هدایایی مانند گوسفند یا بره به خانه عروس می روند و رسماً خواستگاری می کنند. شکستن قند در این مراسم، نمادی از قطعی شدن پیوند و توافق نهایی است. سایر مراحل عروسی شامل ساز و دهل، رقص های محلی و اهدای هدایا به عروس و داماد است که با شور و هیجان خاصی برگزار می شود.

مراسم عزاداری: نماد سوگ و همبستگی

مراسم عزاداری در کهگیلویه و بویراحمد نیز دارای ویژگی های خاص خود است. پوشیدن لباس سیاه به مدت طولانی، از جمله رسوم رایج است. برخی باورها در این منطقه وجود دارد که عزاداری یا رفتن به قبرستان در روز شنبه را ممنوع می داند، زیرا معتقدند این کار ممکن است باعث بازگشت عزا یا اتفاق ناگوار دیگری شود. تفاوت های ظریفی در شیوه برگزاری مراسم عزاداری در این استان با سایر مناطق کشور مشاهده می شود که نشان دهنده بومی سازی این آیین ها است.

سایر جشن ها و آیین ها: شور و نشاط زندگی

علاوه بر اینها، آیین های دیگری نیز در زندگی مردم کهگیلویه و بویراحمد رواج دارد؛ از جمله ختنه سوران که برای پسران برگزار می شود، جشن های برداشت محصول که به شکرانه نعمت های الهی برپا می گردد و مراسم های مرتبط با تولد و بزرگداشت که هر یک نشان از پیوند عمیق مردم با سنت ها و چرخه زندگی دارند.

پوشاک محلی: زبان رنگ ها و هویت قوم لر

پوشاک هر قوم، نمادی از هویت، فرهنگ، اعتقادات و شرایط اقلیمی آن است. در کهگیلویه و بویراحمد نیز، پوشاک محلی نه تنها زیبایی شناسی خاص خود را دارد، بلکه بازتابی از زندگی عشایری و کوهستانی این دیار است.

پوشاک زنان: از چارقد تا جومه

لباس محلی زنان کهگیلویه و بویراحمدی، از جمله جاذبه های بومی این استان است و هنوز هم در جشن ها و مراسم خاص، مورد استفاده قرار می گیرد. این پوشاک با رنگ های شاد و متنوع، جلوه ای خاص به طبیعت زیبای زاگرس می بخشد و حجاب کامل را در بر دارد.

سرپوش های زنانه شامل موارد زیر است:

  • کلچه یا کلاه کوچک: کلاهی منحنی شکل که با دو نخ زیر گلو بسته می شود. برای زیبایی و نشان دادن ثروت، معمولاً سکه های طلا (اشرفی) به آن می دوزند و آویزان می کنند.
  • کَهنه تور: روسری های شاد به اندازه ۱.۵ در ۲ متر که با سوزن قفلی زیر گلو بسته می شود و معمولاً با تزئینات طلا همراه است.
  • چارقد: سربند بزرگتر که روی کلاه و تور بسته می شود و از پشت سر آویخته می شود. تنوع رنگ در چارقدها بسیار زیاد است.

تن پوش های زنانه نیز شامل موارد زیر است:

  • دلگ: نوعی کت زنانه با آستین های بلند که در رنگ های مختلف و متناسب با سن زن و موقعیت (شادی یا عزا) مورد استفاده قرار می گیرد و با تزئینات زیبا همراه است.
  • جومه یا جامه: پیراهنی بلند و رنگارنگ که از پارچه های ۲.۵ تا ۳ متری دوخته می شود و از گردن تا مچ پا را می پوشاند. این پیراهن معمولاً آستین دار و دارای چاک است.
  • شلوارهای زنانه (تُمبون یا تَنبون): این شلوارها از پارچه های ۸ تا ۱۰ متری دوخته می شوند و دارای عرض زیاد (حدود یک متر یا بیشتر) هستند. انواع متنوع آن برای مراسم مختلف استفاده می شود.

اهمیت رنگ ها در پوشاک زنان، بسیار مشهود است؛ رنگ های شاد برای مراسم عروسی و جشن ها، و رنگ های تیره (عمدتاً سیاه) برای مراسم عزاداری استفاده می شوند.

پوشاک مردان: سادگی و کارایی در کوهستان

پوشاک مردان این دیار نیز، متناسب با شرایط زندگی و اقلیم منطقه، طراحی شده و سادگی و کارایی از ویژگی های اصلی آن است. سرپوش های مردانه شامل انواع کلاه های ترکی، کلاه های نمدی گرد و لچک (نیم کلاه) است که از جنس کرک و نمد تهیه می شوند.

تن پوش های مردانه عبارتند از:

  • دلگ: کتی بلند که تا روی زانو می رسد، دکمه دار است و از دو طرف چاک دارد.
  • شال: یک قطعه پارچه به طول حدود دو متر که به دور کمر بسته می شود و کاربردهای مختلفی دارد.
  • چقه زناره یا جقعه زناره: مشابه دلگ است اما از جنس کنف بافته می شود و کمی بلندتر از دلگ است. این لباس بیشتر جنبه کاربردی در محیط عشایری و کوهستانی دارد.
  • کُردک: تن پوش نمدی و بدون آستین است که چوپانان در فصول سرد زمستان از آن استفاده می کنند. کردک بدون دکمه بوده و تا زانو می رسد و خاصیت ضد آب دارد.

همانند پوشاک زنان، در پوشش مردان نیز تنوع رنگ در مجالس شادی و استفاده از رنگ سیاه در مراسم عزا، مشهود است.

خوراک ها و غذاهای سنتی: طعم اصالت و برکت طبیعت

غذاهای سنتی کهگیلویه و بویراحمد، آینه ای از سادگی، اصالت و پیوند عمیق مردم با طبیعت و منابع محلی است. اهمیت شیر، لبنیات و بلوط در تهیه این خوراک ها چشمگیر است، که ناشی از زندگی دامپروری و وفور درختان بلوط در منطقه است.

  1. لَوی: شیر تازه دوشیده شده گوسفند، بز یا گاو تازه زا را پس از پختن به صورت جامد در می آورند. این غذای مقوی و خوشمزه، مخصوص فصول سرد سال است.
  2. هَره: گندم کوبیده شده را همراه با سبزی ترش مزه ای به نام کارده پس از یک شب خیس خوردن در آب می پزند. حاصل آن، غذایی آب دار و ترش مزه است.
  3. کشک و مغز: مغز گردو را با پیاز و کشک می کوبند و معمولاً با نان داغ میل می کنند.
  4. کَلَه جوش: دوغ گرم شده را با ادویه و پیاز داغ ترکیب می کنند و به همراه نان ترید شده (تیلیت شده) می خورند.
  5. شله بادامی: بادام وحشی را کوبیده و پس از صاف کردن، با برنج می پزند.
  6. شله دوغی: ترکیبی از دوغ، برنج، روغن، پیاز داغ و ادویه است.
  7. قورمه: گوشت گوسفند را از استخوان جدا کرده، با پیه سرخ می کنند و پس از افزودن نمک، آن را در ظرفی از جنس پوست نگهداری می کنند. این غذا در مناطق سردسیری و برای زمستان های سخت کاربرد دارد.
  8. کِلگ و گوشت: ترکیبی از گوشت پخته شده و آرد بلوط است که به صورت گلوله هایی در می آید.
  9. شوروا: سوپی از جوجه آب پز، برنج و آب است.

علاوه بر این غذاها، نان های محلی متنوعی مانند نان زیرچاله ای، برکو، کلگی بلبل و نان قندی، و حلواهایی نظیر حلوای آردی، دوشابی و نشایی نیز در این استان رایج هستند. برخی از این خوراک ها جنبه دارویی نیز دارند؛ برای مثال، گلفته برای درمان سرفه، شله گندمی برای گلودرد و شوروا برای درمان کوفتگی استفاده می شود.

بازی ها و سرگرمی ها: شور و نشاط جمعی در فرهنگ لر

مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، با بیش از ۶۰ بازی فردی و گروهی، شور و نشاط خاصی به اوقات فراغت خود می بخشند. نکته قابل توجه این است که بسیاری از این بازی ها، برخلاف تصور رایج، محدود به جنسیت خاصی نیستند و زنان، مردان و کودکان در کنار هم به انجام آنها می پردازند. این بازی ها نه تنها جنبه سرگرمی دارند، بلکه مهارت های جسمانی، هوش و همکاری گروهی را نیز تقویت می کنند.

بازی های اصلی و پرطرفدار: از کشتی تا چوبازی

  1. اَلَختر: این بازی گروهی در فصل بهار انجام می شود. دو تیم با تعداد نفرات برابر، هر یک با یک دست شصت پای خود را می گیرند و با دست دیگر، حریفان تیم مقابل را هل می دهند. هر کس که دستش از پایش جدا شود یا به زمین بیفتد، بازنده است.
  2. خناثیک یا خناثین: همان بازی قایم موشک است که به صورت گروهی انجام می شود. تیمی که افراد تیم مقابل را در زمان کمتر پیدا کند، برنده است.
  3. چُوگو: این بازی، نسخه بومی چوگان است که با چوب و گوی (توپ) انجام می شود و به صورت گروهی بین دو تیم برگزار می گردد.
  4. گَرنا (شال کو یا گَرنادوال): دو تیم از مردان تقریباً هم قد، با استفاده از طناب بازی می کنند. یک تیم از طناب های خود در میدان محافظت می کند و تیم مقابل سعی در ربودن آنها دارد. برنده با ضربه پا به پای حریف یا با طناب زدن حریف مشخص می شود.
  5. اَسُم رأس: نوعی قایم موشک است با این تفاوت که اگر تیم جوینده، فردی از تیم مخفی شونده را پیدا کند، یکی از آنها بر دوش فرد پیدا شده سوار می شود و تا محل داوری می رود. این بازی دارای قواعد پیچیده تری در مورد سواری دادن و گرفتن است.
  6. بندپا: در فصل بهار انجام می شود. گودالی حفر شده و یک نفر با طناب پایش را بسته و در گودال می نشیند. نگهبان با طناب خود مانع از رسیدن نجات دهندگان به فرد در گودال می شود.
  7. چوبازی یا ترکه بازی: نوعی رقص مردانه است که در مراسم عروسی و جشن ها با آهنگ ساز و نقاره برگزار می شود. دو نفر با یک چوب بلند و یک ترکه با هم رقابت می کنند؛ یکی سعی دارد ترکه را به پای حریف بزند و دیگری با چوب خود از برخورد جلوگیری می کند. برنده کسی است که موفق به ضربه زدن یا دفاع کامل شود.
  8. دستمال بازی: این رقص ویژه زنان است که در جشن و سرور برگزار می شود. زنان با لباس ها و دستمال های رنگارنگ، با ریتم ساز و نقاره، دستمال های خود را حرکت می دهند. هماهنگی با ریتم و زیبایی رقص، برنده را مشخص می کند.
  9. کَل یا کَل کَل برد: بازی با سنگ است. دو گروه رقیب، هفت سنگ را در یک ردیف می چینند و سعی می کنند با پرتاب سنگ های کوچک، سنگ های حریف را بزنند.
  10. گوشتیل یا کشتی: کشتی سنتی که بین دو نفر انجام می شود. هر دو دست ها را زیر و روی هم قرار داده و با زور سعی می کنند کمر حریف را به زمین برسانند. گرفتن لباس، سر و صورت و پا ممنوع است.

سایر بازی های بومی محلی: فهرستی از سرگرمی ها

علاوه بر بازی های بالا، ده ها بازی دیگر نیز در این استان رواج دارد که برخی از آنها عبارتند از: فربجک، كوس، پرپيك، دوز، تكراجفترا، پشكل گار، چوكلي، سفرك و در، مولاوتو، گروگرو، چوتق تق، هف دره گوشك، بره غزي، تپ تپو، كچك بسن، پرش جفت پا، پرش دور خيز، ملق زدن، كهتر، گرموچه، هديدي، كله روانك، دوال بازي، دسمال روانك، شاخ پازني، كش كشا، تلين چرين، قطور بازي، زير پتويي، هيلو، قله تو، بويگ بازي، گله گله، ماشي ماشي، جاده سازي، خاله واودسي، سرسراكوني، هتتل، آسيو بازي، گلال گلال، خاك بازي يا خاك پيت، تش بازي، شش هونه، آس آس و تير مهره بازي.

هنر و ادبیات شفاهی: گنجینه ای از کلام و نوا

هنر و ادبیات شفاهی مردم کهگیلویه و بویراحمد، گنجینه ای ارزشمند از تاریخ، احساسات و خرد جمعی آنهاست که نسل به نسل منتقل شده و در تار و پود زندگی شان تنیده شده است.

موسیقی محلی و سازها: آوای شور و عشق

موسیقی در کهگیلویه و بویراحمد جایگاه ویژه ای در زندگی روزمره، از شادی و غم گرفته تا کوچ و چوپانی، دارد. سازهای اصلی این منطقه عبارتند از:

  • نی: در دو شکل کوچک و نی هفت بند، نقش محوری دارد. چوپانان در صحرا و نوازندگان حرفه ای در مجالس و شب نشینی ها از آن استفاده می کنند.
  • دُهل و نقاره: از سازهای کوبه ای اصلی در مراسم شادی و رقص های محلی.
  • کَرنا: بادی و معمولاً در کنار دهل و نقاره نواخته می شود.
  • ویلُن: با نفوذ بیشتر فرهنگ شهری، ویلن نیز به تدریج در موسیقی محلی جای باز کرده است.

مقام ها و نغمات خاصی نیز در این موسیقی وجود دارد. برای مثال، «بَرَه وَری» (بره بلند شو) نغمه ای است که چوپانان با نی برای جمع آوری گوسفندان می نوازند. «نَمونَه» یا مرثیه خوانی، یکی دیگر از مقام های تأثیرگذار موسیقی سنتی است که با نی نواخته می شود و در برانگیختن احساس شنوندگان بسیار مؤثر است. رقص های محلی، به ویژه دستمال بازی و چوبازی، با همراهی این موسیقی ها انجام می شوند. آواز کهن «یاریار» نیز که از فطرت پاک نیاکان سرچشمه گرفته، بخشی از هویت فرهنگی مردم لر را تشکیل می دهد و مضامین عاشقانه، حماسی و رثایی دارد.

ادبیات شفاهی: حکمت گذشتگان در دل روایت ها

ادبیات شفاهی در کهگیلویه و بویراحمد بسیار غنی و شامل شاهنامه خوانی، دوبیتی ها، قصه ها و ضرب المثل ها است.

شاهنامه خوانی: حماسه در رگ و ریشه

شاهنامه فردوسی، در میان مردم کهگیلویه و بویراحمد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. شاهنامه خوانی نه تنها جنبه سرگرمی دارد، بلکه نوعی امتیاز فرهنگی نیز محسوب می شود. بسیاری از شاهنامه خوانان، ابیات و صحنه های نبرد را از حفظ می خوانند و شنونده را در فضای خیالی حماسه قرار می دهند. این علاقه به حدی است که نام بسیاری از مکان ها و جاها در استان، برگرفته از نام های مندرج در شاهنامه است.

زندگی عشایری، کشمکش های آن، محیط کوهستانی و تلاش افراد باسواد و حتی بی سواد در حفظ هویت ملی، انگیزه های قوی برای حفظ این ادبیات شفاهی به صورت شنیداری و شفاهی بوده است. بسیاری از شاهنامه خوانان هنوز هم فاقد سواد خواندن و نوشتن هستند و این دانش را به صورت سینه به سینه منتقل کرده اند.

دوبیتی ها و تک بیتی ها: بازتاب عشق و طبیعت

از دیگر جلوه های ادبیات شفاهی، دوبیتی ها و تک بیتی های رایج با مضامین عاشقانه، تفنگ، اسب، کوه، دشت، صحرا و طبیعت است. یار و دوست، تفنگ و اسب، محورهای اصلی اشعار این دیار هستند که با طبیعت و ارزش های اجتماعی گره خورده اند. به عنوان مثال:

«مو وساورز نی روم دیلگون دیاره دیلگون جی دلبره دل تاب نیاره»
(من به کوه ساورز نمی روم زیرا دیلگون (محل سکونت دلبر) پیدا است و دل طاقت دیدن دیلگون را ندارد.)

«هر چي دارم قربونت غير از تفنگم تفنگم مال دولت سي روز جنگم»
(ای دلبر، همه چیز من فدای تو غیر از تفنگم، زیرا تفنگ سرمایه ای است و در روز جنگ به درد می خورد.)

قصه ها و داستان ها: درس هایی برای زندگی

قصه ها و داستان ها، علاوه بر پرورش خیال کودکان و سرگرمی بزرگان، جنبه های آموزنده عمیقی دارند. این داستان ها معمولاً تنبلی و سستی را مذموم دانسته و ظالم پرستی را نکوهش می کنند. در مقابل، روحیه جوانمردی، عدالت خواهی، گذشت، ایثار و کمک به هم نوع، به ویژه اقوام و خویشان، در آنها تقویت می شود. داستان هایی نظیر شاه عباس در لباس درویشی، پادشاه سخاوتمند، عدالت انوشیروان، و داستان های فهلو و فندین، درس های ارزشمندی را به جامعه ای که آموزش های کلاسیک رایج نبوده، منتقل می کرده اند. صدها قصه دیگر نیز در این استان رایج است که هر یک حاوی حکمت و پندهای اخلاقی هستند.

ضرب المثل ها: آینه ای از خرد جمعی

ضرب المثل ها، نقش مهمی در انتقال حکمت و تجربیات گذشتگان دارند. این عبارات کوتاه و پرمعنا، آینه ای از فرهنگ، باورها و شیوه زندگی مردم هستند. چند نمونه از ضرب المثل های رایج در کهگیلویه و بویراحمد:

  • «اگر صلاح و سرپرستي خانه بدست زن بيفتد موي بز را در سرماي زمستان مي چيند.»
  • «مال خود را بپاييد و همسايه خود را دزد مكنيد.»
  • «گرگ قيمت ميشي را كه دزديده نمي داند.»
  • «راه دور توشه زياد مي خواهد.»
  • «كم بخور هميشه بخور.»
  • «سرب سنگين است و باد آورده را باد مي برد.»
  • «كاري كه از روي رضا ورغبت انجام نمي گيرد اشكالات زياد دارد.»
  • «وقتي ميشي نباشد بز خواجه كمال است.»
  • «جنگ و دعواي فصل كاشت بهتر از صلح موقع برداشت است.»
  • «هر كس منتظر كاسه غذاي همسايه ماند گرسنه مي خوابد.»
  • «كاه مال خودت نبود، كاهدان مال خودت بود.»
  • «نا آبادي اينجاست، اره هم توي اين درخت است.»
  • «خرما در بندر زياد است.»
  • «گدا بویی گدا صفت نبویی.» (گدا باشی ولی گدا صفت نباشی.)
  • «میهای یکینه بیازمونی رو و همساییش.» (اگر می خواهی یکی را امتحان کنی، برو به همسایگی اش.)

باورها و خرافات: ریشه های کهن در زندگی روزمره

در کنار خرد جمعی و باورهای دینی، برخی باورها و خرافات نیز در میان مردم کهگیلویه و بویراحمد رواج دارد که در زندگی روزمره آنها تأثیرگذار است:

  • عطسه: هنگام سفر، اگر کسی عطسه کند، می گویند صبر آمد و فرد چند دقیقه صبر می کند.
  • تار مو: اعتقاد دارند اگر یک تار موی سر زن از سایر موهایش جدا شود، مسافر خانه شان به زودی برمی گردد.
  • زاغ ها و باران: دیدن دسته جمعی زاغ های سیاه را نشانه باران می دانند. همچنین باور دارند اگر اول هفته یا اول ماه باران ببارد، تا آخر هفته یا آن ماه باران ادامه خواهد داشت.
  • آل: برای دفع آل (اجنه ای که باور دارند جگر زن زائو را می رباید)، دار یا زنگی فلزی را به در اتاق زائو آویزان می کنند.
  • شنبه: روز شنبه را برای عزاداری یا رفتن به قبرستان نامیمون می دانند و معتقدند که ممکن است عزایی دوباره پیش آید.
  • ناف بچه: پس از زایمان، تا یک هفته خاکستر خانه زن زائو را بیرون نمی برند تا ناف بچه زودتر بیفتد.

صنایع دستی و سوغات: یادگارهای سرزمین اصالت

صنایع دستی و سوغات کهگیلویه و بویراحمد، نه تنها محصولات هنری و خوراکی این دیار هستند، بلکه بازتابی از فرهنگ، ذوق و مهارت مردم این سرزمین در استفاده از مواد اولیه بومی به شمار می روند.

صنایع دستی: هنر دستان بومی

صنایع دستی این استان، عمدتاً بر پایه پشم و موی دام است و بیشتر توسط زنان عشایر و روستایی تولید می شود. این هنرها، کاربردی و زیبا هستند و شامل موارد زیر می شوند:

  • قالی، گلیم و گبه: بافته هایی نفیس با طرح ها و نقوش بومی که نشان دهنده هویت عشایری و ذوق هنری مردمان این دیار است.
  • خورجین و جاجیم: از دیگر بافته های پشمی کاربردی که برای حمل و نقل وسایل در زندگی عشایری مورد استفاده قرار می گیرند.
  • سیاه چادر بافی: بافت سیاه چادرها از موی بز، یکی از هنرهای سنتی و ضروری برای زندگی عشایری است.
  • نمد مالی: هنر تولید نمد از پشم گوسفند که برای ساخت کلاه، کُردک (لباس چوپانان) و زیرانداز استفاده می شود.
  • بافتنی های پشمی: انواع جوراب، دستکش و شال های پشمی.

سوغات محلی: طعم و عطر زاگرس

سوغات کهگیلویه و بویراحمد، عمدتاً محصولات طبیعی و کشاورزی این منطقه است که به دلیل آب و هوای خاص و طبیعت بکر، از کیفیت بالایی برخوردارند:

  • گردو: استان کهگیلویه و بویراحمد یکی از مناطق برجسته در تولید گردو در کشور است.
  • عسل: به دلیل وجود پوشش گیاهی غنی، این استان یکی از قطب های تولید عسل طبیعی و باکیفیت در کشور محسوب می شود که به کشورهای دیگر نیز صادر می گردد.
  • انگور: از محصولات باغی پرطرفدار این منطقه.
  • ماهی قزل آلا: پرورش ماهی قزل آلا در رودخانه ها و چشمه سارهای زاگرس رایج است.
  • بادام کوهی: از محصولات جنگلی و بومی منطقه.
  • میخک: به عنوان ادویه و همچنین در ساخت دستبندهای تزئینی (با کاربرد دفع چشم زخم) استفاده می شود.
  • روغن محلی و کشک محلی: از فرآورده های دامی باکیفیت که از شیر گوسفند و بز تهیه می شوند.

نتیجه گیری: کهگیلویه و بویراحمد، نگین درخشان فرهنگ ایران

فرهنگ مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، نگین درخشانی در نقشه فرهنگی ایران است که با وجود تأثیرات جهان مدرن، همچنان اصالت و ریشه های کهن خود را حفظ کرده است. این فرهنگ پویا، مجموعه ای از آداب و رسوم، زبان، موسیقی، پوشاک، خوراک، بازی ها، ادبیات شفاهی و باورهایی است که در طول قرن ها شکل گرفته و با طبیعت و زندگی عشایری این سرزمین عجین شده است.

از شاهنامه خوانی های حماسی که روح جوانمردی را زنده نگه می دارد تا رقص های شاد و پرهیجان چوبازی و دستمال بازی، از طعم اصیل غذاهای محلی با عطر بلوط و لبنیات تا رنگارنگی پوشاک زنان و سادگی پوشش مردان، هر جزء از این فرهنگ گویای داستانی از پایداری، همبستگی و عشق به سرزمین است. نقش پررنگ ایلات و عشایر در حفظ این میراث و انتقال آن به نسل های آینده، ستودنی است.

شناخت، حفظ، ترویج و معرفی این فرهنگ غنی، نه تنها وظیفه ای ملی، بلکه فرصتی برای ارتباط عمیق تر با ریشه های هویتی ایران است. امید است که این مقاله، گامی کوچک در جهت شناساندن هرچه بیشتر این میراث گرانبها و تشویق علاقه مندان، گردشگران و پژوهشگران برای تجربه و پاسداشت این گنجینه بی بدیل فرهنگی باشد. کهگیلویه و بویراحمد، بیش از یک استان، بخشی زنده و تپنده از هویت فرهنگی ایران است که ارزش های اصیل و ناب را در خود جای داده است.

دکمه بازگشت به بالا