عکس‌ها و نامه‌های کمتر دیده‌شده از «جلال»

تعدادی عکس و دست‌نوشته از جلال آل احمد که کمتر منتشر شده یا منتشر نشده، همزمان با سالگرد تولد صدسالگی این نویسنده در مجله لوکس منتشر می‌شود.

عکس‌ها و نامه‌های کمتر دیده‌شده از «جلال»

محمدحسین دانایی، خواهرزاده جلال‌ آل‌احمد در یادداشتی که در اختیار مجله لوکس قرار داده درباره زادروز این نویسنده، نوشته است: «درباره زادروز مرحوم جلال آل‌احمد اختلاف نظرها و روایت‌هایی وجود داشت، ولی اخیراً اسنادی منتشر شده حاکی از این که روز تولد واقعی و رسمی جلال آل‌احمد همان یازدهم آذر ۱۳۰۲ شمسی است.

     اسنادی که در این رابطه منتشر شده‌، عبارت‌اند از: ۱) دست‌نوشته پدر او، یعنی آیت‌الله حاج سید احمد طالقانی (آل‌احمد) در پشت قرآن خانوادگی، ۲) شناسنامه و رونوشت شناسنامه آل‌احمد، ۳) قباله ازدواج او با بانو سیمین دانشور، و ۴) سرانجام اولین گذرنامه آل‌احمد و همسرش.

     با انتشار اسناد مزبور معلوم شد که چون طبق مفاد اولین قانون ثبت احوال مصوب ۱۳۰۴ و قانون جدید ثبت احوال مصوب ۱۳۰۷ هجری شمسی، مسئولیت جمع‌آوری، ثبت و نگهداری اطلاعات هویتی، از جمله صدور شناسنامه ایرانیان، به عهده سازمان ثبت احوال گذاشته شده، لذا قطعی‌ترین سند در این مورد که فصل‌الخطاب همه بحث‌ها هم به‌شمار می‌رود، همانا سند صادرشده از سوی سازمان ثبت احوال، یعنی شناسنامه است که روز تولد مرحوم جلال آل‌احمد را ۱۱ قوس (آذر) ۱۳۰۲ شمسی اعلام کرده است.»

او همچنین آورده است: «جلال آل‌احمد یکی از نویسندگان پیشرو معاصر است که اثرات زیادی در پیشرفت ادبیات فارسی داشته و از جمله با حمایت از نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی و همچنین با ابداع سبک نوشتاری تازه معروف به سبک شلاقی یا تلگرافی، موجب شده که نظم و نثر فارسی دور تازه‌ای از حیات خود را آغاز کند. همسر او سیمین دانشور نیز از نویسندگان و مترجمان صاحب‌نامی است که با نوشتن رمان بی‌نظیر «سووشون» به عنوان «بانوی ادبیات داستانی ایران» شناخته شده است.»

 خواهرزاده جلال آل‌احمد تعدادی عکس و دست‌نوشته جلال آل‌احمد را که کمتر منتشرشده و یا تاکنون منتشر نشده در اختیار مجله لوکس قرار داده است که در ادامه می‌آید:

جلال آل‌احمد در هفت تا هشت‌سالگی
جلال آل‌احمد در سن ده تا یازده‌سالگی
گذرنامه جلال آل‌احمد و سیمین دانشور
حضور جلال، نیما یوشیج، پرویز داریوش، هوشنگ ایرانی و علی‌اصغر خبره‌زاده در نمایشگاه بهمن محصص
نوشته پشته عکس

نوشته پشت عکس: «عزیز دلم سیمین این یک عکس دیگر از همان جلسه اکزپُسیون [اکسپوزیسیون- نمایشگاه] محصص [منظور بهمن محصص نقاش معروف] است. خواستم با داریوش [منظور پرویز داریوش مترجم است] و ایرانی [منظور هوشنگ ایرانی مترجم و شاعر جیغ بنفش!] و نیما عکس بگیرم، می‌بینی که بچه‌ها اطراف را شلوغ کرده‌اند. به هر صورت، موش تو در آن وسط قوز کرده است. و خبره [منظور علی‌اصغر خبره‌زاده است، مترجم منتقد ادبی] هم با آن سبیل‌هایش از بالای دیوار سر کشیده. فقط برای این‌که یاد خودم را در خاطر تو هرچه بیشتر قوی کنم، این را می‌فرستم. می‌بوسمت جلال تو. ۲۷ آبان ۱۳۳۱ (لازم به توضیح است که در آن تاریخ سیمین دانشور برای استفاده از بورس فولبرایت به امریکا رفته بود).

کارت‌پستالی که جلال از سفر حج برای سیمین دانشور فرستاده

نوشته کارت پستال: دوشنبه ۲۴ فروردین ۴۳ مدینه. سیمین جان حالم بهتر است. عادت کرده‌ام به همه چیز. فقط پایم را کمی این نعلین‌های لاستیکی زده است. خوب گرما می‌خورم و خوب عرق می‌کنم و خیلی کم می‌خوابم و نازکِش یُخدُور. شنبه بطرف مکه خواهیم رفت. آنقدر شلوغ است که تا کنون ندیده بودم. یک خطیب عرب توی مسجد نبی همان حرف‌هائی را می‌زد که در غربزدگی یک مرحومی [منظور خودش است] آورده و از خودش خجالت کشید با آن پزهائی که داده. عربی و ترکی و هندی تا دلت بخواهد. الآن از توی یک آب پرتقال‌فروشی جلوی باب‌السلام دارم می‌نویسم و یارو هی می‌گوید مرحبا- پاشید! خطاب بمن و من نمی‌شنوم. قربانت جلال

نامه‌ای از جلال‌ آل‌احمد به محمدحسین دانایی؛ در آن زمان خواهرزاده‌اش دوران سربازی را در قطور در حوالی خوی می‌گذرانده است.

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل