سال‌ها آرزو داشتم کتابی در مورد شهید کسایی بنویسم/ «آخرین فرصت» رمانی هیجانی، پرتعلیق و جذاب

اکبر صحرایی در گفت‌و‌گو با آنا:

سال‌ها آرزو داشتم کتابی در مورد شهید کسایی بنویسم  «آخرین فرصت» رمانی هیجانی، پرتعلیق و جذاب

نویسنده مطرح حوزه دفاع مقدس گفت: من سال‌ها آرزو داشتم اثری در مورد شهید کسایی بنویسم که متاسفانه توفیق نبود و فرصت نشده بود. زمانی که خواندن «آخرین فرصت» را شروع کردم در عرض یک روز بیش از ۲۰۰ صفحه کتاب را خواندم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، نام «اکبر صحرایی» برای دوستداران ادبیات فارسی به ویژه طرفداران ادبیات دفاع مقدس نامی آشنا و پرتکرار است، نویسنده ۶۴ ساله شیرازی که در طول سال‌های اخیر با آثارش جوایز متعددی همچون جایزه کتاب سال، جایزه ادبی جلال آل احمد، جایزه کتاب سال دفاع مقدس و… را به دست آورده است.

او باتوجه به سابقه و جایگاهی که دارد، به عنوان کارشناس هم در آثار مختلفی همراه نویسندگان به ویژه افراد نوقلم شده و در این زمینه نیز ید طولایی دارد. کتاب «آخرین فرصت» به نویسندگی سمیرا اکبری هم یکی از آخرین موارد این کتاب‌هاست، کتابی در رابطه با زندگی شهید علی کسایی که تقریظ مقام معظم رهبری روی آن نیز قرار است به زودی منتشر شود.

به بهانه انتشار این اثر، فروش خوب آن و بازخورد‌هایی که از «آخرین فرصت» به ثبت رسیده است، با اکبر صحرایی گفت‌و‌گو کردیم.

صحرایی در پاسخ به خبرنگار آنا در مورد ویژگی‌های شخصیتی شهید کسایی توضیح داد: شهید علی کسایی یک ستوان ارتشی بود، ولی با این وجود در فضای سال‌های ۵۸ تا ۶۰ مدرس نهج البلاغه و قرآن و یک پاسدار به تمام معنا بود. در آن دوران که پاسدارانِ سپاه واقعا پاسدار و بر همه چیز مسلط بودند، این شهید در سپاه مدرس نهج‌البلاغه شده بود.

وی افزود: کسایی با نهج‌البلاغه اُنس داشت، تولد، ازدواج و شهادتش با عید غدیر مصادف شد، یعنی سه وجهه مهم زندگی او با این روز عجین شده بود. این مسئله نشان می‌داد که ایشان با نهج البلاغه و امیرالمومنین مانوس شده و طالب کسب فیض بود.

از ترور تا شهادت

این نویسنده شیرازی اضافه کرد: شهید کسایی به عنوان یک ارتشی مامور شده بود به سپاه برود و نهج‌البلاغه را به پاسداران سپاه انقلاب اسلامی آموزش دهد و این مسئله مانع می‌شد او به جبهه برود. تاثیر ایشان در آموزش به قدری بود که منافقین هم‌ای شهید را به عنوان سوژه انتخاب و به ترور او اقدام کردند. پس از ترور حدود یک سال و نیم در منزل و بیمارستان مداوا می‌شوند و بعد از بهبودی، به جبهه اعزام می‌شوند و سال ۶۶ در ارتفاعات غرب کشور به شهادت می‌رسند.

وی درخصوص نحوه آشنایی خود با این سوژه هم توضیح داد: من در سال ۵۹ شاگرد شهید کسایی بودم و ایشان مدرس آموزشی ما در یک دوره نهج البلاغه بود. من از همان موقع آشنایی کمی با ایشان داشتم و از ماجرای ترور هم با خبر بودم. بعد از پایان جنگ من وارد حوزه نویسندگی شدم و جزو نویسندگان نسل اولی بودم که در حوزه دفاع مقدس دست به قلم شدم و تا امروز ۴۰ اثر از من منتشر شد. با این وجود همیشه دغدغه‌ام بود که یک داستان از زندگی ایشان بنویسم.

صحرایی در مورد آشنایی با نویسنده اثر هم عنوان کرد: با خانم اکبری در موسسه ایثار و شهادت که تدریس می‌کردم، آشنا شدم. بعد از مدتی ایشان این سوژه را مطرح کرد و از من خواست تا اثر را ببینم و راهنمایی‌شان کنم و صرفاً توضیح داد که سوژه مصاحبه‌هایی از همسر یک شهید به نام خانم رفعت قافلان‌کوهی است. من به دلیل اینکه معمولاً با نویسنده‌های نوقلم همکاری داشتیم، قبول کردم که این طرح را ببینم، ولی زمانی که شروع به خواندن اثر کردم، دیدم مربوط به زندگی شهید علی کسایی است که من سال‌ها آرزو داشتم اثری در مورد ایشان بنویسم که متاسفانه توفیق نبود و فرصت نشده بود. زمانی که اثر را خواندم بسیار روان و خوب نوشته شده بود و چون من سوژه را هم می‌شناختم، کلیت اثر به دلم نشست و در عرض یک روز بیش از ۲۰۰ صفحه کتاب را خواندم.

وی با اشاره به جزئیات حضورش در کتاب «آخرین فرصت» اضافه کرد: کار در ابتدا به مقداری بازآفرینی و اصلاح نیاز داشت و خانم اکبری با ظرافت و هوش و استعدادی که داشتند این اصلاحات را به گونه‌ای انجام دادند که من غافلگیر شدم. به ندرت می‌شود کاری را خواند، اصلاحاتی را مطرح کرد و نویسنده تمام آن اصلاحات را به درستی و در زمان مقرر انجام دهد، معمولاً پنجاه درصد موارد درست می‌شود و باید در چند جلسه مابقی نکات را مجددا به نویسنده توضیح داد، ولی ایشان کار را به خوبی انجام داد و این نشان دهنده استعداد خوب این نویسنده است.

خبر شیرین تقریظ

این نویسنده ادامه داد: در انتشارات به‌نشر پروژه‌ای داشتیم برای انتشار ۱۰ رمان در حوزه دفاع مقدس که من مدیر این پروژه بودم. وقتی این کتاب در حال تولید بود، دیدم این کتاب به قدری خوب است که می‌تواند در این پروژه ۱۰ اثر قرار بگیرد.

صحرایی دررابطه با تقریظ رهبر انقلاب اسلامی روی این اثر هم عنوان کرد: کتاب از همان ابتدا با اقبال خوبی مواجه شد و خیلی زود به چاپ ششم و هفتم رسید و پس از این اتفاقات بود که مقام معظم رهبری تقریظ روی اثر نوشتند. یعنی کتابی نبود که با چاپ اول مورد تقریظ قرار بگیرد و این مسئله عامل فروش آن باشد، اتفاقاً فروش خوبی داشت و جای پای خود را باز کرده بود و تقریظ به عنوان یک افتخار ویژه به این کتاب اضافه شد.

وی در پایان سخنانش گفت: تشریح قصه شهید کسایی در خلال گفت‌و‌گو با همسر شهید به قدری قشنگ بود که ما آن را در حوزه داستان و رمان قرار دادیم. این کتاب از نظر تعلیق، هیجان و اتفاقات و… به دلیل زندگی پرماجرای شهید کسایی بسیار دلنشین بود و زمانی که خبر تقریظ مقام معظم رهبری روی این کتاب را شنیدم بسیار خوشحال شدم.

خروج از نسخه موبایل