دلنوشته فرمانده اسبق سپاه امیرالمومنین (ع) همزمان با تفحص پیکر شهید «محمدشفیع فیضی‌زاده»

دلنوشته فرمانده اسبق سپاه امیرالمومنین (ع) همزمان با تفحص پیکر شهید «محمدشفیع فیضی‌زاده»

مجله لوکس/ایلام همزمان با انتشار خبر تفحص پیکر مطهر شهید محمدشفیع فیضی‌زاده، فرمانده اسبق سپاه امیرالمومنین (ع) دلنوشته‌ خود خطاب به شهید را منتشر کرد.

«محمدتقی قاسمی» در این دلنوشته آورده است: رجعت مردی از تبار مجاهدان، مردی از نسل یوسف که غربت و تنهای را برای آیندگان در شبی طوفانی و نبردی غریبانه و عاشورایی در سرزمینی غریب در میان آتش و خون در آن روزهای تشخیص مرد از نا مرد در مدت زمانی طولانی چهل و یک سال به یاد گار گذاشت تا هجران و غریبی یوسف  هرگز فراموش نشود.

«محمدشفیع فیضی‌زاده» کی تو را می شناسد آیا نسل امروز شما را می شناسند؟ می‌دانند که نبردهای شما در آن روزگار غربت و تنهایی در دل خاک دشمن، چه وحشتی در اردوگاه ارتش متجاوز بعث عراق ایجاد کرد، مانده‌ام ای سرو قامت شکسته‌ام کدام حماسه شما را بنگارم، قلم عاجز و زبانم ناتوان از «میمک» یا «دشت هلاله» و «شور شرین» و «چنگوله» و «مهران» و نبردهای چریکی در عمق خاک عراق را بگویم یا شناسایی‌های در دل شب برای نیروی شجاع اطلاعات و عملیات لشکر امیرالمومنین (ع) را.

 چه زیبا و عاشقانه و عارفانه و شجاعانه به استقبال خطر می‌رفتی. به یاد دارم و هرگز فراموش نخواهم کرد آن روزگار تلخ و شیرین را در هنگامه نبرد و خطر را ای هم سنگرم کدام عملیات و نبرد ذکر کنم.

عبور از خطوط دفاعی ارتش متجاوز بعث عراق در تاریکی شب در میان مین‌های گسترده و کمین کرده در عقبه دشمن، بارها بین مرگ و زندگی قرار گرفتی تا خطر را از کشور و انقلاب دفع و رفع شود که امنیت ملی تأمین شود آری ای هم قطار دلاور سفر کرده‌ام سال‌ها به انتظارات نشستیم و گریستیم، دلم شکسته وقتی خبر رجعتت شنیدم.

به یاد شب عملیات والفجر ۳ در مرداد ماه سال ۱۳۶۲ در آن گرمای تابستان و عبور بچه‌های اطلاعات و عملیات  به عمق خاک عراق به منظور انهدام یگان‌های زرهی و مکانیزه ارتش متجاوز بعث عراق، قبل از آغاز عملیات رزمندگان خط‌شکن، امیدشان شما بودی، چهل و یک سال غریبی، چهل و یک سال صحرانشینی، چهل و یک سال انتظار.

رفتند یاران چابک سواران و دشمن شکاران    یاد همه شهیدان گرامی باد

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل