خلاصه کتاب درختم دلشوره دارد ( نویسنده فریده خرمی )
کتاب «درختم دلشوره دارد» اثر فریده خرمی، رمانی است روان شناختی و اجتماعی که به عمق تنهایی، گذشته و تأثیر ترومای روحی بر زندگی یک زن می پردازد. این اثر با روایت اول شخص، خواننده را به سفری درونی در ذهن شخصیت اصلی می برد که در بیمارستان روانی بستری است و با خاطرات و رنج های گذشته خود دست وپنجه نرم می کند. خرمی در این رمان با قلمی دقیق و هنرمندانه، فضایی ملموس از انزوا و مبارزه با افکار درونی را خلق می کند.
فریده خرمی در ادبیات معاصر ایران جایگاه ویژه ای دارد و با آثار خود همواره به دغدغه های انسانی، به ویژه مسائل زنان، می پردازد. رمان «درختم دلشوره دارد» نیز از این قاعده مستثنی نیست و به واکاوی لایه های پنهان وجود انسان، مواجهه با سایه های گذشته و تلاش برای رهایی می پردازد. این مقاله با ارائه خلاصه ای جامع، تحلیلی عمیق از شخصیت ها، مضامین اصلی و نقد و بررسی این اثر ارزشمند را ارائه می دهد تا خوانندگان، چه کسانی که قصد مطالعه کامل کتاب را دارند و چه پژوهشگران ادبی، درکی کامل و دقیق از جهان بینی این رمان به دست آورند.
آشنایی با فریده خرمی و جهان بینی «درختم دلشوره دارد»
آثار ادبی، غالباً بازتابی از جهان بینی و دغدغه های فکری خالق آن ها هستند. رمان «درختم دلشوره دارد» نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است و درک آن، مستلزم آشنایی با مسیر ادبی و فکری فریده خرمی، نویسنده ی اثر، است. او که با قلمی دقیق و گاه دردناک، به بررسی مسائل اجتماعی و روان شناختی می پردازد، در این رمان نیز خواننده را به ژرفای وجود انسانی می کشاند.
نویسنده: فریده خرمی، قلمی دردمند و آشنا
فریده خرمی، متولد سال ۱۳۳۸ در گرمسار، یکی از نویسندگان پرکار و تأثیرگذار در حوزه ادبیات معاصر ایران است. او تحصیلات خود را در رشته مترجمی زبان انگلیسی به پایان رسانده و فعالیت های ادبی خود را با داستان نویسی و نقد فیلم در روزنامه های صبح تهران آغاز کرده است. این پیشینه در نقد فیلم، به او توانایی ویژه ای در روایت پردازی تصویری و ایجاد فضاهای ملموس بخشیده است که در رمان هایش به وضوح دیده می شود.
خرمی علاوه بر رمان های بزرگسالان، در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نیز آثار قابل توجهی خلق کرده است که از میان آن ها می توان به «گربه مومیایی شده»، «جکولین ویلسون»، «مترسک و خانم بهار»، «مار و مارمولک»، «تک و تنها توی دنیای به این بزرگی»، «چتر نجات» و «بچه رام کننده اژدها» اشاره کرد. تنوع ژانری در آثار او، از داستان های اجتماعی و روان شناختی گرفته تا ادبیات کودک و نوجوان، نشان دهنده گستره ی دید و توانایی های او در نویسندگی است. دغدغه های اصلی او در آثارش اغلب حول محور هویت، تنهایی، گذشته، و چالش های زنان در جامعه می چرخد که این مضامین به شکل پررنگی در «درختم دلشوره دارد» نیز حضور دارند.
معرفی اجمالی کتاب: از ژانر تا فضای کلی
کتاب «درختم دلشوره دارد» که در سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات هیلا (نسخه چاپی) و نوین کتاب گویا (نسخه صوتی) منتشر شد، یک رمان اجتماعی-روان شناختی است. این رمان به دلیل پرداختن به عمق احساسات، تأثیرات روانی گذشته و کشمکش های درونی شخصیت اصلی، در رده بندی ادبیات پایداری نیز قرار می گیرد. نگارش این اثر شش ماه به طول انجامیده و نویسنده با دقت و حوصله، لایه های مختلف روان انسان را واکاوی کرده است.
فضای کلی کتاب، سنگین، تأمل برانگیز و در برخی لحظات، نفس گیر است. راوی در یک بیمارستان روانی بستری است و خواننده از همان ابتدا با حس انزوا، سرگشتگی و مبارزه او با گذشته مواجه می شود. نقل قولی کوتاه از کتاب می تواند این فضا را به خوبی منعکس کند:
«دیوارهای دور و برم چنان به هم نزدیکند، دست هام چنان سرد است و قلبم زیر فشار و سنگینی ناشناس چنان کند و بی صدا می زند که می ترسم مرده باشم… نمرده ام، نفس می کشم و می توانم چشم هام را باز و بسته کنم.»
این جملات، تصویری واضح از وضعیت روحی و محیطی راوی ارائه می دهند و خواننده را از همان ابتدا با عمق تنهایی و اضطراب او همراه می کنند. فریده خرمی با این اثر، تلاش کرده است گوشه ای از دنیای درونی زنان را به نمایش بگذارد و تأثیر رویدادهای بیرونی بر جهان ذهنی آن ها را بررسی کند.
خلاصه جامع و تحلیلی داستان «درختم دلشوره دارد» (اسپویل آزاد)
رمان «درختم دلشوره دارد» سفری عمیق به لایه های پنهان روان انسانی است که با سبکی اول شخص و روایتی سیال، خواننده را با خود همراه می کند. داستان از فضایی مالیخولیایی و پر از ابهام آغاز می شود و به تدریج، پرده از رازهای گذشته شخصیت اصلی برمی دارد.
آغاز روایت: در بند تنهایی بیمارستان
داستان با بستری شدن شخصیت اصلی، زنی میان سال و نامعلوم، در یک بیمارستان روانی آغاز می شود. راوی، که نامی از او برده نمی شود، درگیر وضعیت روحی آشفته ای است و با احساس عمیق تنهایی، انزوا و سرگشتگی دست وپنجه نرم می کند. توصیفات نویسنده از فضای بیمارستان، دقیق و هنرمندانه است؛ دیوارهایی که گویی هر لحظه به هم نزدیک تر می شوند، صداهای مبهم و حس خفگی، همه و همه به ایجاد فضایی سنگین و ملموس کمک می کنند. راوی در این مکان، اسیر افکار و خاطراتی است که او را رها نمی کنند و به نوعی او را در گذشته حبس کرده اند. او تلاش می کند تا با محیط جدید و شرایط روحی خود کنار بیاید، اما مقاومت درونی او در برابر پذیرش وضعیت، چالش های زیادی را ایجاد می کند.
فلاش بک ها و رازهای گذشته
بخش عمده ای از داستان از طریق فلاش بک ها و بازگشت به گذشته شکل می گیرد. این بازگشت ها نه خطی، بلکه قطعه قطعه و پراکنده هستند، درست مانند قطعات پازلی که راوی و خواننده باید کنار هم بگذارند تا تصویر کاملی از گذشته به دست آید. یکی از مهم ترین این فلاش بک ها، مربوط به خواهرزاده راوی به نام شیدا است. خودکشی شیدا، ضربه روحی عمیقی به راوی وارد کرده و او را درگیر حس گناه، اندوه و پوچی کرده است. این اتفاق، نقطه محوری بسیاری از درگیری های ذهنی راوی است.
فریده خرمی با مهارت تمام، اتفاقات مهم و تروماهایی را که راوی در طول زندگی تجربه کرده، به تدریج آشکار می کند. این تروماها شامل روابط خانوادگی پیچیده، سرکوب های عاطفی، تجربیات تلخ در دوران کودکی و نوجوانی، و ناتوانی در برقراری ارتباط مؤثر با اطرافیان است. راوی در گذشته ای پرفرازونشیب زندگی کرده که اکنون سایه آن بر لحظه لحظه ی حال او سنگینی می کند. او در تلاش است تا ریشه این رنج ها را بیابد و با آن ها مواجه شود، هرچند این مواجهه، دردی مضاعف را به همراه دارد.
تعاملات درونی و بیرونی
در طول داستان، راوی در بیمارستان با شخصیت های مختلفی از جمله سایر بیماران و کادر درمانی تعامل دارد. این تعاملات، هرچند سطحی و گذرا، به او کمک می کنند تا از حصار تنهایی خود تا حدی بیرون بیاید و دنیای اطراف خود را مشاهده کند. بیماران دیگر، هر کدام با داستان ها و مشکلات خود، آینه ای برای انعکاس وضعیت درونی راوی می شوند. او در میان صحبت های پراکنده و رفتار های عجیب وغریب آن ها، شباهت هایی به خود می یابد و این باعث می شود که کمتر احساس بیگانگی کند.
اما مهم تر از تعاملات بیرونی، مبارزه درونی راوی است. او درگیر یک مونولوگ درونی مداوم با افکار، خاطرات و احساسات خود است. این مبارزه درونی، بخش اعظم روایت را تشکیل می دهد و نشان دهنده عمق پیچیدگی های روان شناختی اوست. او در تلاش است تا معنایی برای رنج هایش بیابد، گذشته را درک کند و شاید، راهی برای رهایی از دلشوره های بی امان خود پیدا کند.
اوج داستان و سیر تحول شخصیت
نقاط عطف داستان، زمانی رخ می دهند که راوی به تدریج به ریشه های تروماهای خود پی می برد. این لحظات اغلب با فلاش بک هایی قوی یا مکاشفات درونی همراه هستند. او درمی یابد که چگونه روابط ناتمام، کلمات ناگفته و حسرت های گذشته، او را به این وضعیت کشانده اند. خودکشی شیدا، تنها یک محرک برای بروز دردهای نهفته درونی راوی بوده، اما ریشه های اصلی این دردها عمیق تر و کهنه تر هستند.
سیر تحول شخصیت در این رمان، تدریجی و غالباً درونی است. راوی در طول اقامت خود در بیمارستان، نه تنها با گذشته خود مواجه می شود، بلکه به بازنگری در هویت خود نیز می پردازد. او تلاش می کند تا با پذیرش ضعف ها و زخم های خود، قدمی به سوی التیام بردارد. این تحول، بیشتر از آنکه به تغییرات بیرونی منجر شود، به درک عمیق تر راوی از خود و جایگاهش در دنیا می انجامد. او کم کم یاد می گیرد که چگونه با دلشوره هایش کنار بیاید و ریشه های آن ها را شناسایی کند.
پایان بندی: رهایی یا تداوم دلشوره؟
پایان داستان «درختم دلشوره دارد» یک پایان مشخص و قطعی نیست، بلکه بیشتر پایانی باز و تأمل برانگیز است. نویسنده تلاش نمی کند تا تمامی گره ها را باز کند یا به تمامی سؤالات پاسخ دهد، بلکه با رها کردن راوی در میانه راه، فرصتی برای خواننده فراهم می آورد تا خود به تأمل و گمانه زنی بپردازد. راوی در پایان، به نقطه مشخصی از رهایی یا درمان کامل نمی رسد، اما به درک عمیق تری از وضعیت خود و گذشته اش دست می یابد.
نتیجه گیری از سفر درونی شخصیت اصلی، به این معنی است که او مسیر خودآگاهی را آغاز کرده است. دلشوره ها ممکن است همچنان وجود داشته باشند، اما او اکنون ابزارهای بهتری برای مواجهه با آن ها و درک ریشه هایشان پیدا کرده است. این پایان بندی، با واقعیت های روان شناختی انسانی هم خوانی دارد؛ رهایی کامل از تروماها ممکن است دشوار یا ناممکن باشد، اما پذیرش و یادگیری چگونگی زندگی با آن ها، گامی اساسی به سوی آرامش درونی است. این رمان در نهایت به خواننده یادآوری می کند که گذشته، بخشی جدایی ناپذیر از هویت ماست و پذیرش آن، اولین گام برای حرکت به سوی آینده ای آرام تر است.
شخصیت ها و درونمایه های کلیدی کتاب
کتاب «درختم دلشوره دارد» اثری سرشار از لایه های پنهان روان شناختی و اجتماعی است که از طریق شخصیت پردازی عمیق و پرداختن به مضامین کلیدی، خواننده را به تفکر وا می دارد. درک این ابعاد، کلید گشودن رازهای جهان بینی فریده خرمی در این رمان است.
عمق بخشی به شخصیت اصلی
شخصیت راوی: راوی اصلی داستان، زنی بدون نام مشخص، نمادی از تنهایی، شکنندگی و در عین حال قدرت پنهان انسانی است. او از ابتدای داستان در محیط بیمارستان روانی بستری است و تمام روایت، از دریچه ذهن آشفته و دردمند او فیلتر می شود. این تکنیک، خواننده را به درون گرایی و همدلی عمیق با راوی دعوت می کند.
تحلیل روان شناختی راوی نشان می دهد که او نه تنها با یک بیماری روانی مشخص، بلکه با بار سنگین تروماهای متعدد گذشته دست وپنجه نرم می کند. درون گرایی شدید او، باعث شده تا او نتواند به درستی با محیط اطراف خود ارتباط برقرار کند و این انزوا، به تشدید رنج هایش منجر شده است. اما در لایه های پنهان وجودی او، قدرت مقاومت و تلاش برای درک و رهایی دیده می شود. سیر تحول او، یک تحول خطی و واضح نیست، بلکه روندی پیچیده و درونی است که شامل مواجهه با ترس ها، پذیرش ضعف ها و تلاش برای بازسازی هویت ازدست رفته اش می شود. او در طول داستان، از حالت قربانی بودن صرف خارج شده و به تدریج نقش فعال تری در بازگشایی گذشته و تلاش برای التیام زخم های روحی خود ایفا می کند.
نقش آفرینی شخصیت های فرعی
در کنار راوی، چند شخصیت فرعی نیز در داستان نقش آفرینی می کنند که هر کدام به نحوی بر سیر روایت و تحول شخصیت اصلی تأثیرگذارند:
- شیدا (خواهرزاده راوی): او مهم ترین شخصیت فرعی است که اگرچه حضور فیزیکی ندارد، اما تأثیر خودکشی اش بر راوی، محور اصلی بسیاری از درگیری های ذهنی اوست. شیدا نمادی از ناکامی ها، آرزوهای بر باد رفته و شاید حس گناه ناگفته در وجود راوی است. داستان شیدا، آینه ای برای بازتاب زخم های عمیق تر راوی است و به او کمک می کند تا ریشه های دلشوره های خود را بیابد.
- سایر بیماران و کادر بیمارستان: این شخصیت ها، هر چند نقش محوری ندارند، اما به عنوان عناصری از محیط بیرونی، در شکل گیری واکنش ها و افکار راوی مؤثرند. بیماران دیگر با رفتارهای خاص خود، فضایی از عدم قطعیت و پریشانی را ایجاد می کنند که درک راوی از واقعیت را پیچیده تر می سازد. کادر درمانی نیز نقش هدایت کننده و گاه بی تفاوت را ایفا می کنند که به تنهایی و انزوای راوی عمق بیشتری می بخشد.
تأثیر این شخصیت ها بر سیر داستان، بیشتر در جهت تحریک افکار و خاطرات راوی و کمک به او در درک عمیق تر وضعیت خودش است. آن ها به مثابه کاتالیزورهایی عمل می کنند که فرآیند خودشناسی راوی را تسریع می بخشند.
مضامین اصلی و پیام های پنهان
رمان «درختم دلشوره دارد» مملو از مضامین عمیق و پیام های پنهان است که در بستر روایت، به شکلی هنرمندانه به خواننده منتقل می شوند:
- تنهایی و انزوا: این مضمون، شالوده اصلی داستان است. راوی در عمق تنهایی خود غرق شده و حتی در میان دیگران نیز احساس انزوا می کند. این تنهایی نه تنها یک وضعیت فیزیکی (بستری بودن در بیمارستان) بلکه یک وضعیت روحی عمیق است که ریشه در گذشته و ناتوانی او در برقراری ارتباط واقعی دارد.
- بار سنگین گذشته و تروما: کتاب به شکل بی رحمانه ای به تأثیر گذشته بر حال و آینده می پردازد. تروماهای کودکی، روابط ناکام، و اتفاقاتی مانند خودکشی شیدا، همگی زنجیره هایی هستند که راوی را به گذشته پیوند می دهند. این رمان نشان می دهد که چگونه زخم های التیام نیافته گذشته، می توانند زندگی حال و آینده فرد را تحت الشعاع قرار دهند.
- زنانگی و چالش های اجتماعی: فریده خرمی در این اثر، جهان بینی زنانه و چالش های آن در جامعه را به تصویر می کشد. راوی به عنوان یک زن، با فشارهای اجتماعی، انتظارات، و تبعیض های پنهان و آشکار مواجه است که به بحران هویت و رنج های او دامن می زند. این کتاب گوشه ای از دنیای درونی زنان را به نمایش می گذارد و به نقد برخی ساختارهای اجتماعی می پردازد.
- سلامت روان و انگ اجتماعی: بستری شدن راوی در بیمارستان روانی، به طور ضمنی به مسئله سلامت روان و انگ اجتماعی ناشی از آن می پردازد. این رمان نشان می دهد که چگونه جامعه، افراد دارای مشکلات روان شناختی را طرد می کند و این طردشدگی، به تنهایی و انزوای آن ها می افزاید. کتاب تلاش می کند تا دیدگاه خواننده را نسبت به این مسائل عمیق تر کند.
- پذیرش و رهایی: در نهایت، کتاب به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا راهکاری برای مواجهه با مشکلات و رهایی از بار گذشته وجود دارد؟ «درختم دلشوره دارد» نشان می دهد که پذیرش حقیقت و مواجهه شجاعانه با زخم ها، گامی اساسی در جهت التیام و رهایی است. هرچند رهایی کامل ممکن نیست، اما رسیدن به درک و آگاهی نسبت به ریشه های درد، می تواند آرامش نسبی را به ارمغان بیاورد.
نقد و بررسی «درختم دلشوره دارد»: نقاط قوت و ضعف
«درختم دلشوره دارد» اثری است که با استقبال نسبی خوانندگان و منتقدان مواجه شده است. این رمان، هم به دلیل ویژگی های قلم فریده خرمی و هم به واسطه مضامین عمیقش، شایسته نقد و بررسی دقیق است.
ویژگی های برجسته قلم فریده خرمی
یکی از نقاط قوت اصلی «درختم دلشوره دارد»، سبک نوشتاری خاص فریده خرمی است. او با توصیفات هنرمندانه و دقیق از مکان ها و احساسات، فضایی کاملاً ملموس و قابل باور برای خواننده خلق می کند. این توصیفات به حدی جزئی و دقیق هستند که خواننده خود را در فضای بیمارستان روانی و در کنار راوی احساس می کند؛ صداهای محیط، بوی فضا و حتی حس سنگینی هوا، همگی به خوبی منتقل می شوند.
قدرت نویسنده در جذب مخاطب و ایجاد فضایی عمیق، از همان صفحات ابتدایی آشکار می شود. او با مونولوگ های درونی راوی، خواننده را به ژرفای ذهن او می کشاند و حس همدلی را برمی انگیزد. این کشش، باعث می شود که خواننده تا پایان داستان، مشتاق به دنبال کردن سرنوشت راوی باشد. همچنین، عمق روان شناختی شخصیت ها، به ویژه شخصیت اصلی، از دیگر ویژگی های برجسته قلم خرمی است. او به جای ارائه شخصیت های تخت و تک بعدی، به لایه های پنهان و پیچیدگی های روحی انسان می پردازد که این امر، به اعتبار و ماندگاری اثر می افزاید.
بازتاب ها و نظرات خوانندگان
«درختم دلشوره دارد» واکنش های متفاوتی را در میان خوانندگان برانگیخته است. بسیاری از خوانندگان، به ویژه علاقه مندان به رمان های روان شناختی، همدلی عمیقی با شخصیت اصلی پیدا کرده اند و از تأثیرگذاری داستان بر روح و روان خود سخن گفته اند. این دسته از مخاطبان، قلم خرمی را در ایجاد فضایی غم انگیز و در عین حال تأمل برانگیز، ستوده اند و ارتباط عمیقی با مضامین تنهایی و گذشته برقرار کرده اند.
برخی دیگر از خوانندگان، که شاید به دنبال داستانی با گره گشایی های مشخص و پایانی قاطع بوده اند، ممکن است با پایان بندی باز و کند بودن روند داستان در برخی بخش ها، چالش هایی داشته اند. یکی از نظراتی که می تواند منعکس کننده این دیدگاه باشد، اشاره می کند:
«اگه دنبال یه رمان و یه پایان شسته رفته اید نه به درد شما نمی خوره. این کتاب برشی از زندگی یه زنه که به بهترین شیوه و با قلمی بسیار زیبا افکارش و حسرتاشو بیان می کنه و تلنگری به ما که تا زنده هستیم باید محبت کنیم.»
این دیدگاه نشان می دهد که کتاب برای همه سلیقه ها مناسب نیست و مخاطب خاص خود را می طلبد. با این حال، حتی در نقد های کمتر مثبت نیز، تلاش نویسنده در توصیف لحظه ها و شرایط مورد تقدیر قرار گرفته است، هرچند برخی محتوای کلی را ضعیف دانسته اند. این تفاوت در دیدگاه ها، نشان از آن دارد که «درختم دلشوره دارد» اثری است که خواننده را به چالش می کشد و او را وادار به تفکر می کند.
چرا باید این کتاب را خواند؟
با وجود تمامی نظرات، دلایل متعددی برای مطالعه «درختم دلشوره دارد» وجود دارد. این کتاب برای کسانی که به دنبال درک عمیق تر از مسائل روان شناختی، به ویژه تروما، تنهایی و هویت زنانه هستند، بسیار ارزشمند است. مطالعه این رمان، فرصتی برای تأمل در تأثیر گذشته بر حال و آینده، و همچنین بررسی سازوکارهای درونی انسان در مواجهه با رنج ها فراهم می آورد. این رمان نه تنها یک داستان، بلکه یک تجربه درونی است که خواننده را به سفری عمیق در روان انسان می برد.
علاقه مندان به ادبیات معاصر ایران و به ویژه آثار فریده خرمی، از این کتاب لذت خواهند برد، چرا که نمایانگر بلوغ قلم نویسنده در پرداختن به مضامین پیچیده است. «درختم دلشوره دارد» دعوت نامه ای است برای کسانی که می خواهند با زخم های پنهان انسان امروز مواجه شوند و به عمق وجود او نفوذ کنند.
سخن پایانی و توصیه
«درختم دلشوره دارد» اثری ماندگار از فریده خرمی است که با قلمی توانمند، خواننده را به سفری درونی در پیچیدگی های روان انسانی می برد. این رمان نه تنها یک داستان، بلکه تلنگری عمیق برای مواجهه با تنهایی، بار سنگین گذشته و چالش های هویت زنانه است. خرمی با خلق فضایی ملموس و شخصیت پردازی دقیق، موفق شده است اثری تأمل برانگیز و تأثیرگذار ارائه دهد که فراتر از سرگرمی، به تأملات فلسفی و روان شناختی می انجامد.
توصیه می شود این کتاب به علاقه مندان به رمان های روان شناختی عمیق، ادبیات معاصر ایران، و کسانی که به دنبال درک بهتر از ابعاد پنهان وجود انسان هستند. خواندن این کتاب، فرصتی برای همدلی با رنج های انسانی و درک پیچیدگی های روحی است. برای تجربه ای کامل تر و عمیق تر، خواندن نسخه کامل کتاب (چاپی یا صوتی) را پیشنهاد می کنیم تا خود را در جهان داستانی فریده خرمی غرق کنید و با تمام وجود، دلشوره های درخت را لمس نمایید.
نقل قول های برگزیده از کتاب درختم دلشوره دارد
- «با وجود تمام احتیاطی که می کردم همیشه بودند راننده هایی که لاستیک چرخ وانت یا مینی بوسشان مماس می شد با نوک انگشت پای من یا دیبا و بوق مافوق صوتشان می پیچید تو گوشم و ارتعاشش تا مدت ها تو سرم باقی می ماند.»
- «نمرده ام، نفس می کشم و می توانم چشم هام را باز و بسته کنم. پلک هام که سنگین می شود و روی هم می افتد، مردی از پشت بلندگو با فریاد کسی را صدا می زند. انگار چرخ گوشت روشن شده است.»
معرفی کتاب صوتی درختم دلشوره دارد
نسخه صوتی کتاب «درختم دلشوره دارد» توسط نوین کتاب گویا منتشر شده است. مریم معینیان با خوانش گرم و تأثیرگذار خود، به این اثر جان دوباره ای بخشیده است و فضایی ملموس و عمیق را برای شنوندگان فراهم می کند. مدت زمان نسخه صوتی حدود ۳ ساعت و ۳۶ دقیقه است و برای کسانی که علاقه مند به گوش دادن به کتاب در حین فعالیت های روزانه هستند، گزینه بسیار مناسبی است.
آثار دیگر فریده خرمی
برای آشنایی بیشتر با قلم فریده خرمی، مطالعه آثار دیگر او نیز پیشنهاد می شود:
- مجموعه داستان «پسرخاله ونگوگ»
- «لیزی دهن زیپی» (ترجمه برای نوجوانان)
- «قصه های شاهزاده خانم» (ترجمه برای نوجوانان)
- «گربه مومیایی شده» (ادبیات کودک و نوجوان)
- «مترسک و خانم بهار» (ادبیات کودک و نوجوان)