جشن شب چله که از مهمترین جشنهای ملی ایران زمین است، با آیینهای نمایشی گوناگونی همراه بوده و یکی از نکات جالب توجه در اجرای این آیینها، حضور پررنگ دختران نوجوان است.
جواد انصافی، یکی از هنرمندانی است که سالهاست در اجرای نمایشهای ایرانی فعالیت دارد. او علاوه بر اجرای آثار نمایشی ایرانی، پژوهشهایی هم در زمینه آیینهای نمایشی انجام داده است.
انصافی که سال ۹۴ نمایش «چله زیر و عمو چله جون» را بر اساس آیینهای نمایشی یلدا و سیاه بازی روی صحنه برده است، در گفتگو با مجله لوکس به تشریح آیینهای نمایشی شب چله میپردازد.
او یادآوری میکند: تمام آیینهای ایرانی جنبه نمایشی دارند چون کسانی که در روستاها و شهرهای کوچک زندگی میکردهاند، این آیینها را در قالب نمایش اجرا میکردهاند و مردم هم به دنبالشان راه میافتادهاند و آنان را تماشا میکردهاند.
او ادامه میدهد: یلدا یا درستتر بگوییم، شب چله، یکی از مهمترین جشنهای ماست چراکه در این جشن، طولانیترین شب سال سپری میشود و جدال میان تاریکی و روشنایی رخ میدهد. آخرین شب پاییز، بلندترین شب سال است و همه مردم امید دارند که روشنایی بر تاریکی چیره شود و این گونه است که این شب را جشن میگیرند چراکه از فردای آن، روز، طولانیتر میشود و هر روز روشنایی بر تاریکی پیشی میگیرد.
او با اشاره به میوههایی که شب یلدا استفاده میشود، اضافه میکند: تمام این میوهها مانند انار، خرمالو، نارنگی و … به رنگ طلوع و غروب است که از سرخی به زردی و نارنجی میگراید. از سوی دیگر بر سر سفره یلدا حتما آجیل تناول میشده که یک خوراک فاسدنشدنی است؛ هم مقوی است و هم مغذی و یک کاسه کوچک آن نیاز بدن را تامین میکند . آجیل از شب چله آغاز میشود و در آیینهایی مانند چهارشنبهسوری، نوروز و مهرگان هم ادامه پیدا میکند و مردم در مراسم چهارشنبهسوری برای قاشقزنها یک کاسه آجیل میریختهاند.
او که پیشتر برای اجرای نمایشش پژوهشهایی درباره آیینهای شب چله انجام داده، با اشاره به دیگر آیینهای یلدایی میافزاید: در منطقه لرستان و میاندره در برخی از روستاها هنوز این آیین اجرا میشود که تمام کسانی که دختران زیر ۹ سال دارند، جمع میشوند چرون دختر زیر ۹ سال پاک و پاکیزه است. مادران این دختران نام دختر خود را بر روی کاغذ مینویسند و در کلاه خالو که بزرگ ده است، میاندازند. یعنی مادران باید باسواد باشند و توانایی نوشتن داشته باشند و این یعنی باسواد شدن، یکی از الزامات شب چله است. خالو یکی از این اسمها را بیرون میآورد و نام آن دختر را «چلهزری» میگذارند که نماد سرما و دشمن است. ولی اهالی ده میدانند که باید به این دشمن به چشم خوب بنگرند و با او دوست باشند. برای این کار بر تن او رخت عروس میپوشانند و او را سوار بر الاغ در تمام ده میچرخاندند و این شعر را اجرا میکردند:
«چله زری، چله زری/ امسال و سال دگری
آتیش و آتیش بازیه
چله زری راضیه
اول چار چاریه هم عید و هم بهاره (۲)
چله برو به شادی از این دیار و وادی(۲)
چله زری، زری جون
امشبو هستی مهمون
مبارکه مبارک/ شب چله مبارک»
این آیین به معنی این است که همانطور که حافظ گفته با دوستان مروت داریم و با دشمنان مدارا و اینکه دشمن را به شادی بیرون میکنیم و از مرگ، حرفی نمیزنیم.
انصافی ادامه میدهد: بعد از اجرای این آیین، دختران از سرِ چشمه یک کوزه آب میآوردند چراکه الهه آب، «آناهیتا» یک ایزدبانو است و دختران کوزه آب را به خانه و کنار کرسی و بخاری میآوردند و پس از آن، بزرگ خانه را فرا میخواندند تا کوزه آب را بگیرد و در یک تشت، صورت یکی از کودکان خانه را به همراه یک ظرف و یک رخت میشستند.
این هنرمند نمایشهای ایرانی، این آیین را نشانه کوشش ایرانیان برای حرمت نهادن به آب و صرفهجویی در آن میداند و میگوید: با این کار به طور نمادین نشان میدادند که تنها با یک کوزه آب میتوان سه عنصر مهم را شستشو دارد. بخصوص که کشور ما به دلیل شرایط جغرافیایی خود همیشه بحث خشکسالی و صرفهجویی در آب را داشته که تا به امروز هم ادامه دارد.
انصافی که آیینهای یلدایی را آیینهایی به روز میداند، اضافه میکند: مهمترین نکته در آیین آب این است که بانوی بزرگ خانه اجازه نمیدهد تا آبی که با آن شستشو انجام شده، دور ریخته شود بلکه باید آن را در آب روان بریزند. این آب در میان آب روان دوباره پاک میشده یعنی هزاران سال پیش ایرانیان فاضلاب را تصفیه میکردند. مانند امروز که غربیان فاضلاب را تصفیه و برای آبیاری از آن استفاده میکنند.
این هنرمند تئاتر با تشریح دیگر آیینهای شب چله میافزاید: هنوز در مناطق مختلف اردبیل این رسم هست که بزرگ خانواده با چاقو یک کاسه بزرگ ماست بین اعضا قسمت میکند و به این شیوه کمخوری را توصیه و در پی آن درد و مرضها و به قول خودشان قضا و بلا را از خود دور میکنند.
انصافی با اشاره به آخرین مرحله آیین شب یلدا ادامه میدهد: بانوی بزرگ خانواده به تعداد مهمانان خود کلوچه درست میکرد و در یکی از این کلوچهها مهرهای میگذاشت و این مهره به هر کس میافتاد، به او جایزه میدادند. یعنی چیزی شبیه یک مسابقه در خانواده برگزار میشد تا هیجان آن شب و آن جشن بیشتر بشود. البته این موضوع یک پشتوانه علمی هم دارد چراکه باید کلوچهها به آرامی جویده شود تا مهره، باعث شکستن یا آسیب زدن به دندان نشود. درواقع به نوعی آموزش آداب غذا خوردن ایرانی است که لقمهها را کوچک برداریم و آرام بجویم. اینها مجموعهای از آیینهایی است که نیاکامان در شب چله انجام میدادهاند.
انتهای پیام