اگر مرد در دادگاه تمکین حاضر نشود: پیامدهای حقوقی، سرنوشت پرونده و آنچه باید بدانید
عدم حضور مرد در جلسه دادگاه تمکین، بسته به اینکه خواهان (مدعی) باشد یا خوانده (مدعی علیه) و با توجه به علت غیبت، پیامدهای حقوقی متفاوتی از جمله ابطال دادخواست، رد دعوا یا صدور حکم غیابی به دنبال خواهد داشت. این وضعیت می تواند سرنوشت پرونده را به کلی دگرگون کرده و بر حقوق و تکالیف طرفین تأثیرات مهمی بگذارد.
دعوای تمکین، یکی از دعاوی رایج و حساس در حوزه حقوق خانواده است که با هدف الزام همسر به ایفای وظایف زناشویی و زندگی مشترک، غالباً از سوی مرد علیه زن مطرح می شود. روند رسیدگی به این دعوا مستلزم حضور طرفین در جلسات دادگاه است تا قاضی بتواند با استماع اظهارات، بررسی دلایل و مدارک، و در صورت لزوم، انجام تحقیقات تکمیلی، رأی مقتضی را صادر کند. اما گاهی اوقات، یکی از طرفین، به خصوص مرد، به دلایل مختلف در جلسات دادگاه حاضر نمی شود. این عدم حضور، ابهامات و نگرانی های حقوقی متعددی را برای طرف دیگر، به ویژه زن، ایجاد می کند. آگاهی از پیامدهای قانونی چنین غیبتی، برای مدیریت صحیح پرونده و حفظ حقوق طرفین، حیاتی است.
فهم دعوای تمکین از دیدگاه قانونی
دعوای تمکین در نظام حقوقی ایران، محوری ترین دعوا برای ساماندهی روابط زوجین در صورت بروز اختلافات و خارج شدن زن از منزل مشترک بدون اجازه و عذر موجه قانونی یا شرعی محسوب می شود. این دعوا از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا با حکم آن بسیاری از حقوق و تکالیف مالی و غیرمالی زوجین تحت تأثیر قرار می گیرد.
تمکین چیست؟ (عام و خاص)
مفهوم تمکین در قانون مدنی ایران به دو بخش اصلی تقسیم می شود:
- تمکین عام: این نوع تمکین شامل تبعیت زن از شوهر در امور کلی زندگی مشترک و پذیرش ریاست عرفی مرد در خانواده است. مواردی نظیر سکونت در منزلی که مرد تهیه کرده، همکاری در تربیت فرزندان و رعایت شئونات خانوادگی جزء تمکین عام محسوب می شوند. به طور خلاصه، زن باید به حسن معاشرت با همسر خود پایبند باشد.
- تمکین خاص: تمکین خاص ناظر بر روابط زناشویی و ایفای وظایف جنسی است. زن موظف به برقراری روابط زناشویی با همسر خود است، مگر اینکه مانع شرعی یا قانونی مانند دوران قاعدگی، بیماری یا وجود حق حبس در صورت عدم پرداخت مهریه وجود داشته باشد.
باید توجه داشت که در اکثر موارد، دعوای تمکین از سوی مرد (زوج) علیه زن (زوجه) مطرح می شود تا عدم تمکین زن را اثبات کند و از پیامدهای حقوقی آن بهره مند شود.
اهداف اصلی طرح دعوای تمکین توسط مرد
مردان با طرح دعوای تمکین، اهداف حقوقی مشخصی را دنبال می کنند که مهم ترین آن ها عبارت اند از:
- قطع نفقه زن ناشزه: اصلی ترین هدف مرد از طرح دعوای تمکین، اثبات نشوز زن و در نتیجه، سلب حق دریافت نفقه از اوست. بر اساس ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی، هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود. بنابراین، با صدور حکم تمکین و عدم اجرای آن توسط زن، مرد از پرداخت نفقه معاف می شود.
- اخذ اجازه ازدواج مجدد: یکی دیگر از اهداف مهم، کسب مجوز از دادگاه برای ازدواج مجدد است. مرد می تواند با استناد به عدم تمکین زن و عدم بازگشت او به زندگی مشترک، از دادگاه درخواست صدور مجوز ازدواج مجدد را بنماید.
لزوم حضور در دادگاه و ابلاغ قانونی
حضور در جلسات دادگاه، چه برای خواهان (مدعی) و چه برای خوانده (مدعی علیه)، از اهمیت بنیادین برخوردار است. دادگاه نمی تواند بدون اطمینان از اطلاع طرفین از زمان و مکان جلسه، به پرونده رسیدگی کند. از این رو، رعایت اصول ابلاغ قانونی از جمله الزامات دادرسی است:
- نقش سامانه ثنا در ابلاغ: امروزه بخش عمده ابلاغ های قضایی از طریق سامانه ابلاغ الکترونیک قضایی (ثنا) انجام می شود. تمام افرادی که در محاکم قضایی پرونده دارند، موظف به ثبت نام در این سامانه هستند تا ابلاغیه ها به صورت الکترونیکی به آن ها ارسال شود. ابلاغ از طریق سامانه ثنا، در حکم ابلاغ واقعی است.
- اهمیت آگاهی از زمان و مکان جلسه: هر یک از طرفین، پس از دریافت ابلاغیه، باید از زمان و مکان دقیق جلسه دادگاه مطلع شوند. عدم اطلاع یا بی توجهی به ابلاغیه ها می تواند به ضرر فرد تمام شود و فرصت دفاع یا پیگیری حقوقی را از او سلب کند.
بنابراین، حضور به موقع و آگاهانه در جلسات دادگاه، شرط اساسی برای پیشبرد صحیح پرونده و جلوگیری از تضییع حقوق است.
پیامدهای عدم حضور مرد (خواهان دعوا) در دادگاه تمکین
زمانی که مرد، به عنوان خواهان دعوای تمکین، دادخواستی را به دادگاه خانواده ارائه می دهد، موظف است در جلسات رسیدگی حضور یابد. عدم حضور او، بسته به مرحله پرونده و وجود یا عدم وجود عذر موجه، می تواند پیامدهای حقوقی جدی و متفاوتی داشته باشد.
جلسه اول دادگاه
جلسه اول دادگاه، مرحله ای کلیدی در رسیدگی به دعوای تمکین است. غیبت خواهان (مرد) در این جلسه، آثار حقوقی خاص خود را دارد:
-
عدم حضور بدون عذر موجه:
اگر خواهان (مرد) در جلسه اول دادگاه تمکین بدون ارائه عذر موجه حاضر نشود، مطابق ماده ۹۵ قانون آیین دادرسی مدنی، دادخواست وی ابطال می شود. این بدان معناست که دادگاه بدون ورود به ماهیت دعوا، پرونده را از جریان رسیدگی خارج می کند. قرار ابطال دادخواست، رأیی است که از نظر ماهیتی به دعوا رسیدگی نمی کند، بلکه به دلیل نقص در شرایط شکلی دادخواست، آن را فاقد اعتبار می داند. پیامد اصلی ابطال دادخواست این است که دعوا به طور موقت از بین می رود و مرد نمی تواند با استناد به این دادخواست، مطالبات حقوقی خود را پیگیری کند.
-
در صورت وجود عذر موجه:
قانون آیین دادرسی مدنی، عذرهای موجهی را برای عدم حضور در دادگاه پیش بینی کرده است. در صورت وجود هر یک از این عذرها، دادگاه جلسه را تجدید کرده و وقت رسیدگی دیگری را تعیین می کند. عذرهای موجه قانونی شامل موارد زیر است:
- بیماری یکی از طرفین یا وکیل او، به طوری که مانع حرکت یا حضور در دادگاه باشد.
- فوت همسر یا اقارب تا درجه سوم از طبقه اول و دوم.
- حوادث قهری مانند سیل، زلزله، جنگ و مواردی از این دست که مانع حضور در دادگاه شود.
- وقوع حوادث و بلایای طبیعی که سفر را غیرممکن سازد.
- در موارد دیگری که دادگاه تشخیص دهد عدم حضور موجه بوده است.
لازم است عذر موجه به موقع و همراه با مستندات کافی به دادگاه اعلام و اثبات شود.
-
حضور وکیل به جای مرد:
اگر مرد (خواهان) وکیل داشته باشد و وکیل او در دادگاه حاضر شود، حتی اگر خود مرد غایب باشد، دادخواست ابطال نمی شود. حضور وکیل در دادگاه، به منزله حضور موکل تلقی می شود و مانع از صدور قرار ابطال دادخواست خواهد شد. این امر اهمیت مشاوره و توکیل وکیل متخصص خانواده را در دعاوی حقوقی به خوبی نشان می دهد.
جلسات بعدی دادگاه (پس از جلسه اول)
اگر مرد (خواهان) در جلسه اول حاضر شده و دادخواست او ابطال نشده باشد، اما در جلسات بعدی دادگاه (بدون عذر موجه) حاضر نشود، روال رسیدگی تغییر می کند. در این حالت، دادگاه به جای ابطال دادخواست، اقدام به صدور قرار رد دعوا می کند. قرار رد دعوا نیز مانند قرار ابطال دادخواست، به ماهیت پرونده رسیدگی نمی کند، اما پیامدهای متفاوتی برای خواهان دارد.
تفاوت ابطال دادخواست و رد دعوا
گرچه هر دو قرار ابطال دادخواست و قرار رد دعوا مانع از رسیدگی ماهوی به پرونده می شوند، تفاوت های مهمی میان آن ها وجود دارد که در جدول زیر به آن اشاره شده است:
| ویژگی | قرار ابطال دادخواست | قرار رد دعوا |
|---|---|---|
| زمان صدور | غالباً در جلسه اول دادگاه (ماده ۹۵ ق.آ.د.م) | در جلسات بعدی دادگاه پس از جلسه اول (ماده ۱۰۷ ق.آ.د.م) |
| علت صدور | عدم حضور خواهان در جلسه اول بدون عذر موجه، یا عدم رفع نقص دادخواست در مهلت مقرر | عدم حضور خواهان در جلسات بعدی (پس از جلسه اول) بدون عذر موجه |
| قابلیت تجدید نظرخواهی | قابل تجدید نظرخواهی نیست. | قابل تجدید نظرخواهی است (در برخی موارد) |
| امکان طرح مجدد دعوا | بله، با همان خواسته و دلایل | بله، با همان خواسته و دلایل (در صورت عدم تجدید نظرخواهی) |
| وضعیت حقوقی خواهان | به طور موقت از رسیدگی خارج می شود | موجب رد دعوای مطرح شده می شود |
آگاهی از تفاوت دقیق میان قرار ابطال دادخواست و قرار رد دعوا برای هر خواهان در دعاوی حقوقی، به ویژه پرونده های خانواده، ضروری است؛ چرا که هر یک می تواند مسیر حقوقی متفاوتی را پیش روی او قرار دهد.
امکان طرح مجدد دعوا پس از ابطال یا رد
هم در صورت ابطال دادخواست و هم در صورت رد دعوا، خواهان (مرد) می تواند مجدداً همان دعوا را با همان خواسته و دلایل قبلی مطرح کند. هیچ محدودیتی از این بابت وجود ندارد. اما باید توجه داشت که:
- با طرح مجدد دعوا، هزینه های دادرسی دوباره باید پرداخت شود.
- زمان رسیدگی به پرونده طولانی تر خواهد شد.
- اگر عدم حضور مکرر باشد، ممکن است در ذهن قاضی تأثیر منفی بگذارد، هرچند که از نظر قانونی مانعی برای طرح مجدد نیست.
بنابراین، گرچه امکان طرح مجدد وجود دارد، اما بهترین رویکرد، حضور منظم و پیگیرانه در جلسات دادگاه و ارائه دفاعیات به موقع است تا از اتلاف وقت و منابع جلوگیری شود.
پیامدهای عدم حضور مرد (خوانده دعوا) در دادگاه تمکین
در حالی که در اکثر موارد، مرد خواهان دعوای تمکین است، در سناریوهای خاصی ممکن است مرد در جایگاه خوانده این دعوا قرار گیرد. عدم حضور او در این شرایط نیز پیامدهای حقوقی متفاوتی خواهد داشت که باید به دقت بررسی شود.
سناریوهای نادر که مرد خوانده دعوای تمکین می شود
عموماً دعوای تمکین از سوی مرد برای الزام زن به ایفای وظایف زناشویی مطرح می شود. اما در برخی موارد نادر، زن می تواند خواهان تمکین باشد که معنای آن اندکی متفاوت است. این سناریوها عبارت اند از:
- دادخواست بازگشت به زندگی مشترک (تمکین به معنای اعم) از سوی زن: در شرایطی که زن، منزل مشترک را با عذر موجه (مثلاً سوءمعاشرت مرد، عدم تأمین نفقه، یا عدم وجود امنیت جانی) ترک کرده باشد و حال مرد را مقصر بداند و خواهان بازگشت به زندگی مشترک باشد، می تواند دعوای الزام مرد به فراهم آوردن زمینه تمکین را مطرح کند. در این حالت، اگر مرد در دادگاه حاضر نشود، به او اتهام عدم فراهم آوردن بستر زندگی مشترک وارد خواهد شد.
- درخواست تمکین از سوی زن در موارد خاص و نادر: گاهی زن می تواند دعوایی با عنوان الزام به حسن معاشرت یا الزام به ایفای وظایف زناشویی را مطرح کند که در واقع مصداقی از تمکین عام یا خاص از سوی مرد است. این موارد کمتر در دادگاه ها مطرح می شوند، اما در صورت طرح، مرد در جایگاه خوانده قرار می گیرد.
صدور حکم غیابی علیه مرد
اگر مرد (خوانده دعوا) در دادگاه تمکین حاضر نشود و شرایط صدور حکم غیابی فراهم باشد، دادگاه می تواند حکم را به ضرر او صادر کند. شرایط صدور حکم غیابی به شرح زیر است:
- ابلاغ واقعی یا قانونی: برای صدور حکم غیابی، باید ابلاغ وقت رسیدگی به خوانده (مرد) به صورت واقعی (یعنی شخصاً ابلاغیه را دریافت کرده باشد) یا قانونی (یعنی ابلاغیه طبق ضوابط قانونی به او یا بستگانش یا در محل اقامت او ابلاغ شده باشد) انجام شده باشد.
- عدم حضور مرد: خوانده (مرد) یا وکیل او در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده باشند.
- عدم ارسال لایحه دفاعیه: خوانده (مرد) یا وکیل او لایحه دفاعیه ای به دادگاه ارسال نکرده باشند.
در صورت احراز این شرایط، دادگاه می تواند حکم را به صورت غیابی و به نفع زن (خواهان) صادر کند. به عنوان مثال، اگر زن دعوای الزام مرد به فراهم آوردن مسکن مشترک را مطرح کرده باشد و مرد غایب باشد، دادگاه می تواند حکم به الزام مرد به تهیه مسکن صادر کند.
حق واخواهی و تجدیدنظر مرد در صورت صدور حکم غیابی
صدور حکم غیابی به معنای پایان پرونده نیست و قانون برای خوانده ای که حکم غیابی علیه او صادر شده است، راه های دفاعی را پیش بینی کرده است:
- حق واخواهی: مرد (خوانده) می تواند ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ حکم غیابی (برای افراد مقیم ایران)، نسبت به حکم واخواهی کند. واخواهی به معنای اعتراض به حکم در همان دادگاه صادرکننده رأی است. با تقدیم دادخواست واخواهی، پرونده مجدداً در همان شعبه رسیدگی می شود و مرد فرصت پیدا می کند تا دفاعیات خود را مطرح کند.
- حق تجدیدنظر: در صورت رد واخواهی یا عدم واخواهی، مرد می تواند ظرف مهلت قانونی (۲۰ روز از ابلاغ حکم واخواهی یا ۲۰ روز از پایان مهلت واخواهی) از حکم صادر شده تجدیدنظرخواهی کند. رسیدگی به تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان انجام می شود.
این حقوق، تضمینی برای دفاع خوانده در برابر احکام غیابی است و نشان می دهد که عدم حضور در دادگاه، لزوماً به معنای از دست دادن تمام حقوق نیست، اما مستلزم پیگیری فعال و به موقع مراحل قانونی است.
عدم حضور مرد در دعاوی مرتبط که تمکین در آن ها مطرح است
عدم حضور مرد می تواند در دعاوی خانواده ای که به طور غیرمستقیم با موضوع تمکین ارتباط دارند نیز پیامدهایی داشته باشد. برای مثال:
- دادگاه طلاق از طرف زن به دلیل عسر و حرج: اگر زن به دلیل عسر و حرج (مانند سوءمعاشرت، اعتیاد، یا ترک زندگی مشترک از سوی مرد) درخواست طلاق داده باشد، عدم حضور مکرر مرد در جلسات دادگاه می تواند به عنوان یکی از شواهد برای اثبات عسر و حرج زن تلقی شود. قاضی ممکن است عدم حضور مرد را نشانه بی توجهی او به زندگی مشترک و تعهداتش بداند که به نفع زن در اثبات عسر و حرج او عمل می کند.
تاثیر عدم حضور مرد در دادگاه تمکین بر حقوق زن
عدم حضور مرد در دادگاه تمکین، نه تنها بر وضعیت پرونده او تأثیر می گذارد، بلکه می تواند حقوق و موقعیت حقوقی زن را نیز تحت شعاع قرار دهد. این تأثیرات به ویژه در زمینه نفقه و حق طلاق اهمیت پیدا می کنند.
نفقه
یکی از مهمترین حقوق زن در عقد دائم، حق دریافت نفقه است که در صورت تمکین، بر عهده مرد قرار دارد. عدم حضور مرد در دادگاه تمکین می تواند بر این حق تأثیرگذار باشد:
-
اگر مرد (خواهان تمکین) حاضر نشود و دادخواستش ابطال یا رد شود:
در این صورت، دعوای مرد برای اثبات نشوز زن و قطع نفقه، به نتیجه نمی رسد. به عبارتی، مرد نتوانسته است به صورت قانونی ثابت کند که زن ناشزه است. بنابراین، زن همچنان مستحق دریافت نفقه خواهد بود و در صورت عدم پرداخت، می تواند برای مطالبه نفقه خود اقدام کند. این وضعیت به نفع زن است، زیرا موقعیت حقوقی او در خصوص نفقه حفظ می شود.
-
اگر زن دعوای نفقه مطرح کرده باشد و مرد (خوانده دعوا) حاضر نشود:
در این سناریو، اگر زن برای مطالبه نفقه گذشته یا حال، دادخواستی را به دادگاه ارائه دهد و مرد (خوانده) در جلسات دادگاه حاضر نشود، دادگاه می تواند به صورت غیابی حکم به پرداخت نفقه به نفع زن صادر کند. در چنین حالتی، مرد مکلف به پرداخت نفقه خواهد بود و زن می تواند برای اجرای حکم اقدام قانونی نماید.
حق طلاق و عسر و حرج
عدم حضور مکرر و بی دلیل مرد در دادگاه، به ویژه در پرونده های خانواده، می تواند به عنوان یکی از مصادیق عسر و حرج زن تلقی شود و زمینه را برای درخواست طلاق از سوی زن فراهم آورد:
-
آیا عدم حضور مکرر مرد در دادگاه می تواند دلیلی برای عسر و حرج زن باشد؟
بله، در صورتی که عدم حضور مرد در دادگاه ها (چه در پرونده تمکین و چه در سایر دعاوی مرتبط) به صورت مکرر، عمدی و با هدف اضرار به زن و طولانی کردن روند رسیدگی باشد، و این امر باعث وارد آمدن مشقت و سختی غیرقابل تحمل برای زن شود، می تواند به عنوان یکی از مصادیق عسر و حرج در دادگاه مطرح شود. عسر و حرج در ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی تعریف شده و به زن اجازه می دهد در صورت وجود شرایط دشوار و غیرقابل تحمل، از دادگاه درخواست طلاق نماید. البته تشخیص اینکه آیا عدم حضور مرد به حد عسر و حرج رسیده است یا خیر، بر عهده قاضی دادگاه است که با بررسی تمامی جوانب پرونده و شواهد و قرائن تصمیم گیری می کند.
بنابراین، عدم حضور مرد در دادگاه، به خصوص اگر با سوءنیت و برای آزار طرف مقابل باشد، می تواند به ضرر خودش تمام شده و حقوق مالی و غیرمالی زن را تضمین یا راه را برای جدایی او هموار کند.
سناریوهای خاص و نکات مهم
در کنار پیامدهای عمومی عدم حضور مرد در دادگاه تمکین، برخی سناریوهای خاص و نکات مهم نیز وجود دارد که می تواند بر سرنوشت پرونده تأثیر بگذارد و نیازمند توجه ویژه است.
عدم حضور مرد در جلسات کارشناسی (مثل بازدید از منزل)
در برخی پرونده های تمکین، دادگاه ممکن است برای بررسی شرایط زندگی مشترک و صحت ادعاهای طرفین، قرار کارشناسی صادر کند. یکی از این موارد، بازدید از منزل مشترک برای اطمینان از آماده بودن آن برای زندگی زوجه است. اگر مرد (خواهان تمکین) در این جلسات کارشناسی حاضر نشود:
- تاثیر بر روند پرونده و نظر کارشناس: عدم حضور مرد می تواند باعث شود کارشناس نتواند به درستی از منزل بازدید کند یا اطلاعات لازم را جمع آوری کند. در این صورت، گزارش کارشناسی ممکن است به ضرر مرد صادر شود یا حداقل به نفع او نباشد. کارشناس ممکن است بر مبنای شواهد موجود و عدم همکاری مرد، نتیجه گیری کند که منزل برای تمکین مناسب نیست یا مرد به تعهدات خود عمل نکرده است. در نهایت، این گزارش می تواند در تصمیم گیری قاضی تأثیرگذار باشد و حکم تمکین به نفع مرد صادر نشود.
عدم حضور مرد در مراحل تجدیدنظر یا فرجام خواهی
پس از صدور رأی بدوی، هر یک از طرفین حق اعتراض و درخواست تجدیدنظر یا فرجام خواهی را دارند. عدم حضور مرد در این مراحل نیز دارای مقررات خاص خود است:
- قوانین و رویه های مربوط به این مراحل: در مرحله تجدیدنظر، غیبت تجدیدنظرخواه (مرد) یا تجدیدنظرخوانده (زن) در جلسه رسیدگی (در صورت تشکیل جلسه)، به طور کلی منجر به ابطال دادخواست یا رد دعوا نمی شود، بلکه دادگاه با توجه به لوایح و مستندات موجود، اقدام به صدور رأی می کند. با این حال، حضور در این جلسات می تواند به طرفین کمک کند تا دفاعیات خود را به طور کامل ارائه دهند و ابهامات احتمالی را برطرف سازند. در مرحله فرجام خواهی، اصولاً رسیدگی به صورت شکلی و بدون حضور طرفین انجام می شود.
سوءاستفاده از عدم حضور
گاهی اوقات، عدم حضور عمدی یکی از طرفین، به ویژه مرد، با هدف سوءاستفاده و طولانی کردن روند پرونده یا اضرار به طرف مقابل صورت می گیرد. این امر می تواند به طرق مختلفی خود را نشان دهد:
-
مواردی که عدم حضور عمدی برای طولانی کردن روند پرونده صورت می گیرد:
برخی مردان، با هدف فرسایشی کردن پرونده و تحت فشار قرار دادن زن، از روش عدم حضور عمدی و مکرر در جلسات دادگاه استفاده می کنند. این امر می تواند باعث تأخیر در صدور رأی و تحمیل هزینه های بیشتر به زن شود.
-
راه های مقابله:
در چنین مواردی، زن باید با هوشیاری کامل و از طریق وکیل خود، این سوءاستفاده را به اطلاع دادگاه برساند. جمع آوری مستندات مربوط به عدم حضور مکرر، درخواست صدور احکام غیابی (در صورت احراز شرایط)، و همچنین طرح دعوای مطالبه خسارت ناشی از اطاله دادرسی (در شرایط خاص) می تواند از راه های مقابله با این ترفندها باشد. اثبات سوءاستفاده می تواند در تصمیم گیری قاضی در خصوص احراز عسر و حرج زن نیز مؤثر واقع شود.
توصیه های عملی و اقدامات لازم
مدیریت صحیح پرونده تمکین، به ویژه در شرایطی که یکی از طرفین در دادگاه حاضر نمی شود، نیازمند آگاهی و اقدامات به موقع است. در ادامه توصیه های عملی برای زوجه و زوج ارائه می شود.
برای زوجه (در صورت عدم حضور مرد)
اگر مرد (خواهان یا خوانده) در دادگاه تمکین حاضر نشود، زوجه باید با دقت و هوشیاری وضعیت را پیگیری کند تا حقوق خود را حفظ نماید:
- پیگیری دقیق وضعیت پرونده و حصول اطمینان از ابلاغ صحیح: زوجه باید به طور مستمر و از طریق سامانه ثنا یا مراجعه به شعبه دادگاه، از وضعیت ابلاغیه ها و زمان جلسات اطمینان حاصل کند. اطمینان از اینکه ابلاغ وقت رسیدگی به مرد به درستی انجام شده است، برای هرگونه اقدام حقوقی بعدی حیاتی است.
- حفظ مستندات و شواهد مربوط به عدم حضور: اگر مرد بدون عذر موجه غیبت می کند، زوجه باید این موارد را مستندسازی کند. ثبت تاریخ و زمان غیبت، و حتی گواهی از دفتر دادگاه در صورت امکان، می تواند در مراحل بعدی رسیدگی به پرونده مفید باشد.
- مشاوره فوری با وکیل برای بهره برداری از وضعیت: عدم حضور مرد می تواند فرصت های حقوقی جدیدی را برای زن ایجاد کند. به عنوان مثال، در صورت ابطال دادخواست مرد در جلسه اول، زن می تواند با آزادی عمل بیشتری برای نفقه یا حتی طلاق اقدام کند. مشاوره با یک وکیل متخصص خانواده برای شناسایی بهترین راهکار و بهره برداری از این وضعیت، بسیار ضروری است.
برای زوج (اگر خواهان است و نمی تواند حاضر شود)
اگر مرد (خواهان دعوای تمکین) به هر دلیلی قادر به حضور در دادگاه نیست، باید اقدامات لازم را انجام دهد تا از تضییع حقوق خود جلوگیری کند:
- ارائه عذر موجه به موقع: در صورت وجود عذر موجه (مانند بیماری)، مرد باید در اسرع وقت و قبل از تشکیل جلسه دادگاه، مدارک مربوط به عذر خود را از طریق سامانه ثنا یا مراجعه حضوری به دفتر دادگاه ارائه دهد. تأخیر در ارائه عذر می تواند موجب عدم پذیرش آن و ابطال دادخواست شود.
- اهمیت معرفی وکیل متخصص خانواده: بهترین و مطمئن ترین راه برای مدیریت پرونده در صورت عدم امکان حضور، توکیل به یک وکیل متخصص و باتجربه در امور خانواده است. حضور وکیل در دادگاه، به منزله حضور موکل تلقی شده و از ابطال دادخواست یا صدور قرار رد دعوا جلوگیری می کند. وکیل می تواند دفاعیات لازم را ارائه داده و روند پرونده را به نحو مطلوب پیگیری کند.
- پرهیز از بی توجهی به ابلاغیه ها: بی توجهی به ابلاغیه های دادگاه، حتی در صورت داشتن وکیل، می تواند به ضرر مرد تمام شود. مرد باید به طور منظم سامانه ثنا و پیامک های ارسالی را چک کند تا از تمامی مراحل و تصمیمات دادگاه مطلع باشد.
با رعایت این توصیه ها، می توان از بروز مشکلات حقوقی بیشتر جلوگیری کرده و پرونده را به سمت نتیجه ای مطلوب تر هدایت نمود.
نتیجه گیری
دعوای تمکین، به دلیل ماهیت پیچیده و آثار گسترده ای که بر زندگی زوجین دارد، همواره یکی از چالش برانگیزترین پرونده ها در دادگاه های خانواده محسوب می شود. عدم حضور مرد در دادگاه تمکین، چه در مقام خواهان و چه در مقام خوانده، دارای پیامدهای حقوقی متعددی است که می تواند سرنوشت پرونده را به کلی دگرگون کند. همانطور که بررسی شد، غیبت خواهان (مرد) در جلسه اول می تواند منجر به ابطال دادخواست شود، در حالی که غیبت در جلسات بعدی، قرار رد دعوا را به دنبال دارد. در مقابل، اگر مرد در جایگاه خوانده قرار گیرد و غیبت کند، این امر ممکن است به صدور حکم غیابی علیه او منجر شود. هر یک از این پیامدها، فرصت ها و چالش های حقوقی جدیدی را برای طرفین ایجاد می کند.
بررسی این ابعاد نشان می دهد که هیچگاه نباید به سادگی از کنار ابلاغیه های دادگاه گذشت و بی توجهی به روند دادرسی می تواند هزینه های سنگینی را به همراه داشته باشد. از دست رفتن حق نفقه، دشواری در اثبات عسر و حرج، و حتی تحمیل حکم غیابی، تنها بخشی از این پیامدهاست. پیچیدگی های حقوقی حاکم بر دعاوی خانواده، به ویژه در مورد اگر مرد در دادگاه تمکین حاضر نشود، لزوم آگاهی کامل از قوانین و رویه های قضایی را دوچندان می کند.
با توجه به جنبه های متعدد قانونی و تأثیرات حیاتی این موضوع بر حقوق زوجین، توصیه می شود در چنین شرایطی، حتماً از مشاوره حقوقی تخصصی با وکلای مجرب در امور خانواده بهره مند شوید. یک وکیل کارآزموده می تواند با بررسی جزئیات پرونده، بهترین راهکار حقوقی را پیشنهاد داده و در تمامی مراحل دادرسی، از حقوق شما دفاع کند تا از تضییع آن ها جلوگیری شود.