بسیاری از ما در خوشیها و ناخوشیها به موسیقی پناه میبریم تا اگر حال خوشی داریم آن حال خوب را دوچندان کنیم و اگر هم ناخوش احوال هستیم، حال بد خود را پشت سر بگذاریم. در همین راستا اما تحقیقاتی وجود دارد که زنان در مقایسه با مردان به احتمال بیشتری از موسیقی برای سامان دادن به احوال و احساسات خود استفاده میکنند و بدین ترتیب آن حال و هوای ابری را پشت سر میگذارند.
به گزارش مجله لوکس، توسعه رسانههای الکترونیکی در اواخر قرن بیستم انقلابی در دسترسی به موسیقی و بهرهگیری از آن در زندگی روزمره ما رقم زد. در دنیای غرب موسیقی کمابیش در همه وجوه زندگی ما مشهود است. موسیقی در فروشگاهها، مراکز خرید، رستورانها، عبادتگاهها، مدرسهها، رادیو و تلویزیون، و از طریق نوارهای ضبط شده پخش میشود. موسیقی نقش مهمی در تئاتر، تلویزیون، فیلم، ویدئو، بازیهای ویدئویی و تبلیغات ایفا میکند و در قالبهای بسیار متنوعی از طریق گوشی هوشمند، آیپد و رایانههایی که قابلیت پخش آنلاین موسیقی درخواستی را دارند، در دسترس است. این فناوریهای نوین نحوهای را که مردم میتوانند با موسیقی تعامل کنند، تغییر دادهاند. افراد به شکل فزایندهای قادرند اختیار آنچه را که به آن گوش میدهند، داشته باشند که به الگوهای بسیار شخصیسازی شده و پیچیده استفاده روزمره از موسیقی میانجامد.
در سراسر جهان میزان پرداختن مردم به موسیقی در کشورهای توسعه یافته در ابعاد صنعت موسیقی منعکس میشود. در ایالات متحده آمریکا و بریتانیا موسیقی یکی از برترین عوامل درآمدزای اقتصادی است. گوش دادن به موسیقی از فعالیتهای اصلی در اوقات فراغت برای افراد در هر سنی، اما به طور خاص برای نوجوانان و سالمندان است. قبل از این تحولات موسیقی فقط در صورتی در دسترس اکثر مردم بود که خودشان خلقش میکردند یا در رویدادهای دینی یا اجتماعی حضور مییافتند. افزون بر دسترسی فزاینده به موسیقی برای گوش دادن، فرصتهای بیشتری برای ساختن فعالانه موسیقی هم وجود دارد. اکنون افراد بسیار بیشتری از همه سنین یاد میگیرند ساز بنوازند یا آواز بخوانند و در گروههای موسیقی مشارکت کنند. به طور کلی شواهد گستردهای از نقش اساسی موسیقی در زندگی مردم وجود دارد.
چرا موسیقی گوش میکنیم؟
گرچه ممکن است گوش دادن را فعالیتی متمرکز به قصد تقویت فهم و درک ارزش موسیقایی در نظر بگیریم اما در عمل شاید بنا به مجموعهای از دلایل موسیقی گوش کنیم. این بدان معنا نیست که با توجه تمام گوش نمیدهیم.
امروزه میتوانیم از موسیقی برای تأثیرگذاری بر خلق و خو، برانگیختگی و احساسات استفاده کنیم و محیطهایی به وجود بیاوریم که میتوانند شیوههای احساس و رفتار افراد دیگر را تحت تأثیر قرار دهند. میتوانیم از موسیقی در کنار چیزهای دیگر برای کاهش اضطراب، غلبه بر عواطف قوی، ایجاد روحیه مناسب برای رفتن به مهمانی، یادآوری خاطرات یا تحریک تمرکز و در مجموع برای افزایش رضایت خاطر خود استفاده کنیم. موسیقی همچنین میتواند پشتیبان روشی باشد که خود را میشناسانیم و رشد خود را در مقام نوع بشر ارتقا میدهیم.
وقتی نوجوانیم معمولاً خیلی زیاد موسیقی گوش میکنیم. این امر به گذران زمان، رفع کسالت، تسکین تنش و پرت کردن حواس از نگرانیها کمک میکند. گاهی نوجوانان از موسیقی همچون وسیلهای برای ابراز خشم استفاده میکنند به این ترتیب که با عصبانیت به اتاق خوابشان میروند و صدای موسیقی خود را برای بروز احساساتشان بلند میکنند.
یکی از کارکردهای موسیقی برای نوجوانان هویتسازی و منتقل کردن آن هویت است. جوانان مایلاند با کسانی که ذائقه موسیقایی مشابه دارند دوست شوند. نوجوانان با روی آوردن به مقایسههای اجتماعی قادرند از گروه همتایانشان تصویر مثبتتری نسبت به دیگر گروههای شبکه خود ارائه دهند و بنابراین میتوانند ارزیابیهای مثبت از خود را حفظ کنند. موسیقی نیز این روند را تسهیل میکند.
موسیقی نزد جوانان در فرهنگهای متفاوت، معانی و مقاصد مختلفی دارد. به طور کلی، موسیقی در دو بُعد فراگیر جای میگیرد، یکی بُعدِ غورِ درونی یا عاطفی (فردی) و دیگری بُعد درونفردی، بینفردی/ اجتماعی (جمعگرای). نوجوانان جوامعِ جمعگراتر برای انتقال هویت فرهنگی بیشتر از موسیقی استفاده میکنند تا در جوامع فردگرا.
از نظر بینافرهنگی به نظر میرسد کارکردهای رایجی برای شنیدن موسیقی در دوران نوجوانی وجود دارد: پخش موسیقی در پس زمینه، گوش دادن متمرکز ابراز احساسات منفی برقراری ارتباط با سایر احساسات، رقصیدن و در ارتباط با رفاقت، خانواده، سیاست، ارزشها و هویت فرهنگی.
این کارکردها شبیه موارد توصیف شده از سوی شنوندگان مسنتر هستند که آنها نیز از شنیدن و ساختن موسیقی به منزله بیانی از فردیتشان و راهی برای تعریف هویت خود استفاده میکنند. گوش دادن به قطعات خاص موسیقی میتواند به یادآوری اتفاقات و تجربیات و احساسات مرتبط با آن تجربهها کمک کند، مثلاً به یاد آوردن کنسرتی که در آن حضور داشتهایم یا آنچه وقتی نتیجه آزمونی مهم یا مصاحبهای شغلی به گوشمان رسیده میشنیدهایم.
گوش دادن به موسیقی برای سالمندان راهی است برای اجتناب از احساس انزوا یا تنهایی، انحراف حواس از ناخوشاحوالی، احساس سرخوشی جسمانی و روانی یا حس از سر گرفتن جوانی؛ موسیقی میتواند از سطح اضطراب و فشار روحی بکاهد، آستانه تحمل درد را افزایش دهد، کاری کند که افراد حس مثبتتری نسبت به زندگی داشته باشند و به آنها امکان گریز از واقعیت دهد، تخیل را برانگیزد و در احساس معنویت نقش ایفا کند. وقتی در حال گوش دادن به موسیقی هستید آیا بر این واقفید که تا چه حد در شما تأثیر میگذارد؟ برخی از شنوندگان به فراست از نحوهای که موسیقی میتواند خلق و خوی آنها را تغییر دهد و با آن جفت و جور شوند، آگاهاند. آنها بهتر میتوانند به راهبردهایی دست یابند و آنها را به کار بندند تا با انتخاب موسیقی متناسب با هر موقعیتی و به فراخور نیازهای جسمی، روانی و اجتماعی خود به احوالشان سامان دهند.
سالمندان معمولاً در این گروه جای میگیرند؛ در عین حال زنان در مقایسه با مردان به احتمال بیشتری از موسیقی برای سامان دادن به احوال و احساسات خود استفاده میکنند. میزانی که افراد قادرند در مورد نوعی از موسیقی که گوش میدهند اختیار داشته باشند به لحاظ فواید حاصل از آن بسیار مهم است. وقتی افراد در معرض موسیقی نادلخواهی در بسترهایی قرار میگیرند که در آن جا اختیاری بر آن ندارند مثلاً وقتی مشغول خرید یا در رستوران هستند ممکن است بتوانند خود را از آن موقعیت دور کنند. اگر این امکان وجود نداشته باشد، آن موسیقی ممکن است اسباب عذاب شدیدی شود. داشتن همسایهای که در تمام ساعات با صدای بلند موسیقی پخش میکند به ویژه موسیقیای که مورد پسند نیست، ممکن است بسیار پریشان کننده باشد و افراد را به توسل به اقدامات قانونی یا حتی خشونت برای مقابله با آن وضعیت سوق دهد.
انتهای پیام