نظریه‌ی هوش‌های چندگانه (MI) چیست؟

 

تئوری هوشهای چندگانه

نظریه‌ای است که اولین بار توسط تنظیم و ارائه شده‌است. بر طبق این نظریه، دیدگاه‌های سنتی نسبت به ، بسیار محدود و ضعیف است. گاردنر نظریه‌اش را نخستین بار در کتاب «قاب‌های ذهنی: نظریه هوش چندگانه»، در سال ۱۹۸۳ ارائه کرد. به عقیده او همه انسان‌ها دارای انواع مختلفی از هوش هستند. او در کتاب خود، هشت نوع مختلف هوش را معرفی کرده و احتمال داده‌است که نوع نهمی نیز به عنوان «هوش هستی‌گرا» وجود داشته باشد.

طبق نظریه گاردنر، برای به دست آوردن تمام قابلیت‌ها و استعدادهای یک فرد، نباید تنها به بررسی پرداخت بلکه انواع هوش‌های دیگر او مثل هوش موسیقایی، [هوش درون فردی]، [هوش تصویری-فضایی] و [هوش کلامی]- زبانی نیز باید در نظر گرفته شود.

کتاب هوش کمپلکس ششم: نظریه گاردنر با انتقاداتی از سوی و مربیان روبرو گشته‌است. منتقدان می‌گویند تعریف گاردنر از هوش بسیار وسیع و گسترده‌است و هشت نوع هوشی که او تعریف کرده فقط نشانگر استعدادها، خصوصیات شخصیتی و توانائی‌ها است. از دیگر نقاط ضعف نظریه گاردنر می‌توان به کمبود پژوهش‌های عملی پشتیبان آن اشاره کرد. اما با وجود این، نظریه هوش چندگانه محبوبیت زیادی در بین مربیان و آموزشگران پیدا کرده‌است و بسیاری از معلمان از این نظریه در انتخاب شیوه تدریس خود استفاده می‌کنند.

هوشهای نه گانه[]

هوش منطقی ریاضی[]

نقاط قوت[]

هوش اسمارتیز ششم پویش: تحلیل مسائل و عملیات ریاضی. کسانی که هوش منطقی- ریاضی بالایی دارند، قابلیت زیادی در تحلیل مسائل و بهبود سیستم‌های غیر منطقی دارند. این افراد به دنبال کشف الگوهای بنیادین و حقیقی در موضوعات مختلف هستند. افراد دارای هوش منطقی- ریاضی به اعداد، روابط و الگوها علاقه‌مندند.

ویژگیهای هوش منطقی- ریاضی[]

انتخابهای شغلی[]

هوش تصویری- فضایی[]

نقاط قوت[]

قدرت تشخیص تصویری و فضایی کسانی که هوش تصویری-فضایی بالایی دارند در تجسّم چیزها قوی هستند. این افراد معمولاً جهت‌یابی خوبی دارند و با نقشه‌ها، نمودارها، عکس‌ها و تصاویر ویدئویی مشکلی ندارند. در مجسمه‌سازی موفق هستند.[]

ویژگیهای هوش تصویری-فضایی[]

انتخابهای شغلی[]

هوش کلامی زبانی[]

نقاط قوت[]

کلمات، زبان و نویسندگی. کسانی که هوش کلامی- زبانی بالایی دارند به خوبی می‌توانند از کلمات، به هنگام نوشتن و حرف زدن، استفاده کنند. این افراد غالباً در نوشتن داستان، به خاطر سپردن اطلاعات و خواندن مهارت دارند.[]

ویژگیهای هوش کلامی- زبانی[]

انتخابهای شغلی[]

هوش جسمی- حرکتی[]

نقاط قوت[]

تحرک فیزیکی، کنترل حرکات. کسانی که هوش اندامی- جنبشی بالایی دارند در حرکت‌های بدنی، انجام عملیات و کنترل فیزیکی قوی هستند. این افراد در هماهنگ سازی چشم و دست مهارت دارند و افراد چالاک و تردستی هستند.

ویژگیهای هوش اندامی- جنبشی[]

انتخابهای شغلی[]

هوش موسیقایی[]

نقاط قوت[]

ریتم و موسیقی. کسانی که هوش موسیقایی بالایی دارند در فکر کردن به الگوها، ریتم‌ها و صداها قوی هستند. این افراد از موسیقی لذت می‌برند و معمولاً در نواختن سازهای موسیقی و آهنگسازی مهارت دارند.

ویژگیهای هوش موسیقایی[]

به صداها بسیار حساس هستند از این رو صداها بر روی سیستم عصبی و روانی آن‌ها نقش بسیار تعیین‌کننده ای دارند.

انتخابهای شغلی[]

هوش درون فردی[]

نقاط قوت[]

درون نگری و خودآزمایی. کسانی که هوش درون فردی بالایی دارند، آگاهی خوبی از وضعیت هیجانی، احساسات و انگیزه‌های خود دارند. این افراد از خودآزمایی، تخیل روزانه، کندوکاو کردن روابط خود با دیگران و برآورد توانائی‌های فردی خود لذت می‌برند.

ویژگیهای هوش درون فردی[]

انتخابهای شغلی[]

هوش میان فردی[]

نقاط قوت[]

ارتباط برقرار کردن و درک دیگران. کسانی که هوش میان فردی بالایی دارند در تعامل با دیگران و درک آن‌ها قوی هستند. این افراد در سنجش هیجانات، انگیزه‌ها، تمایلات و منظور کسانی که دور و برشان هستند مهارت دارند. می‌توان هوش اجتماعی را در افراد تیپ هاشخصیتی اجتماعی هالند نیز قرار داد.

ویژگیهای هوش میان فردی[]

انتخابهای شغلی[]

هوش طبیعتگرا[]

نقاط قوت[]

یافتن الگوها و روابطی که با طبیعت وجود دارد. هوش طبیعت‌گرا آخرین نوع هوشی است که گاردنر درنظریه خود به هفت نوع قبلی افزوده و با مقاومت و مخالفت بیشتری نسبت به بقیه روبرو گردیده‌است. به گفته گاردنر، کسانی که دارای هوش طبیعت‌گرای بالایی هستند، سازگاری بیشتری با طبیعت دارند و معمولاً به پرورش، کشف محیط و یادگیری دربارهٔ موجودات علاقه‌مندند. این افراد به سرعت از جزئی‌ترین تغییرات در محیط‌شان آگاه می‌شوند

 

خروج از نسخه موبایل